اناجیل واعمال رسولان | رسالات پولس رسول | رساله عبرانیان | رساله یعقوب | رسالات پطرس رسول | رسالات یوحنا رسول | رساله یهودا | کتاب مکاشفه | |||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
انجیل متی | رومیان | افسسسیان | دوم تسالونیکیان | عبرانیان | یعقوب | اول پطرس | اول یوحنا | یهودا | مکاشفه | |
انجیل مرقس | اول قرنتیان | فیلیپیان | اول تیموتاوس | دوم پطرس | دوم یوحنا | |||||
انجیل لوقا | دوم قرنتیان | کولسیان | دوم تیموتاوس | سوم یوحنا | ||||||
انجیل یوحنا | غلاطیان | اول تسالونیکیان | تیطس | |||||||
اعمال رسولان | فلیمون | |||||||||
فهرست کلام خدا: عهد جدید | X   پنجره را ببندید |
کتاب مقدس برای تمام فصول (۲۲)
بخش «کتاب مقدس برای تمام فصول» شامل بررسی ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس است. با مطالعه یک فصل در هفته، شما در طول یک سال (۵۲ هفته) شناخت عمیق تری از حقایق و تعالیم اساسی کلام خدا حاصل می کنید و تصویری جامع از کل کتاب مقدس در ذهنتان شکل می گیرد. ( همه آیات از ترجمه فارسی هزاره نو و گاهی از ترجمه قدیم فارسی کتاب مقدس برگزیده شده اند.)
برای درک بهتر می توانید ابتدا فصل مورد بحث را در بخش انتهایی این صفحه بخوانید؛ سپس بررسی آن را در ابتدای همین صفحه دنبال کنید.
بررسی کتاب اعمال رسولان فصل ۲
با عرض سلام خدمت دوستان گرامی من ادوارد سرکیسیان هستم و فصل دیگری از مجموعه ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس (کتاب مقدس برای تمام فصول) را بررسی خواهم کرد. فصلی که برای این منظور برگزیده ام فصل دوم کتاب اعمال رسولان است که به وقایع روز پِنتیکاست(عید پِنتیکاست یهود) که پنجاه روز بعد از مصلوب شدن مسیح( ۱۰ روز بعد از صعود وی به آسمان) در شهر اورشلیم اتفاق افتاد مرتبط است. مسیح بعد از قیام از مردگان برای چهل روز در موقعیت های مختلف با رسولان و شاگردانش ملاقات کرد و نبوت های کتب عهد عتیق در مورد کفاره گناه که با مرگ و قیام مسیح میسر شد را برای آنان روشن ساخت اما به آنان دستور داد که در اورشلیم بمانند تا از روح القدس پر شوند و با قدرت الهی برای ماموریت بزرگ بشارت انجیل در سراسر دنیا از اعلا به قوت آراسته گردند:
4یک بار در حین صرف غذا بدیشان امر فرمود که: «اورشلیم را ترک مکنید، بلکه منتظر آن وعدۀ پدر باشید که از من شنیدهاید. 5زیرا یحیی با آب تعمید میداد، امّا چند روزی بیش نخواهد گذشت که شما با روحالقدس تعمید خواهید یافت.»…8امّا چون روحالقدس بر شما آید، قدرت خواهید یافت و شاهدان من خواهید بود، در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامِرِه و تا دورترین نقاط جهان.» اعمال رسولان ۴و۵و۸
در این بررسی علاوه بر پرداختن به جزئیات رخدادهای روز پنتیکاست (پنطیکاست) و پیامد های آن، اندکی در مورد شخص روح القدس و کارهای وی نیز مطالبی ارائه خواهم داد. بعد از مطالعه این بررسی در مورد تعمید و پُری روح القدس و همچنین شخص روح القدس و کارهای وی در زندگی ایمانداران اطلاعات جامع تری کسب خواهید کرد که بدون شک برای داشتن زندگی روحانی پربارتر ضروری است.
متاسفانه در عصری زندگی می کنیم که مسیحیان اطلاعات بسیار اندک، جسته گریخته و سطحی از شخص روح القدس، کار وی و همچنین وقایع روز پنتیکاست در کتاب اعمال رسولان دارند که نه تنها به رشد روحانی شان کمکی نمی کند بلکه مانعی برای رسیدن به این مقصود نیز است. امید من این است که با مطالعه این بررسی اگر سوتفاهمی در ذهنتان در این راستا وجود دارد بر طرف گردد.
اما اجازه دهید وقایع روز پنتیکاست حول و حوش ۳۳ میلادی در شهر اورشلیم را به دقت مرور کنیم:
1چون روز پِنتیکاست فرا رسید، همه یکدل در یک جا جمع بودند 2که ناگاه صدایی همچون صدای وزش تندبادی از آسمان آمد و خانهای را که در آن نشسته بودند، به تمامی پر کرد. 3آنگاه، زبانههایی دیدند همچون زبانههای آتش که تقسیم شد و بر هر یک از ایشان قرار گرفت. 4سپس همه از روحالقدس پُر گشتند و آنگونه که روح بدیشان قدرت تکلّم میبخشید، به زبانهای دیگر سخن گفتن آغاز کردند. اعمال رسولان ۱-۳
کلمه «پنتیکاست» در یونانی به معنای «پنجاهم یا پنجاهمین» و در آیه ۱ اشاره ای به عید پنتیکاست یهود است. این عید که به عید «برداشت محصول گندم» یا عید «هفته ها» نیز شهرت دارد هفت هفته بعد از عید فِصَح یهود (به عبری پِسَخْ) برگزار می شود و یهودیان قرون گذشته اولین برداشت محصول گندم را بر طبق دستور تورات جشن می گرفتند. یهودیان معتقدند که در آن روز تورات و شریعت در کوه سینا به موسی وحی شده است.
همانطور که قبلا در بررسی فصل های دیگر اشاره کردم در قرن اول میلادی هر سال ده ها هزار زائر یهودی از سراسر سرزمین یهودیه و همچنین مناطق اطراف به مناسبت عید فصح یهود به اورشلیم سفر می کردند. معمولا بلافاصله بعد از عید فصح، عید نان فَطیر و عید نوبر محصول (اولین برداشت محصول جو) و بعد از هفت هفته، عید هفته ها یا پنتیکاست برگزار می شدند و به روایات تاریخی اورشلیم از انبوه جمعیت پر بود. آیات زیر از فصل دوم کتاب اعمال رسولان این امر را تایید می کنند:
5در آن روزها، یهودیانِ خداترس، از همۀ ممالک زیر آسمان، در اورشلیم به سر میبردند. 6چون این صدا برخاست، جماعتی گرد آمده، غرق شگفتی شدند، زیرا هر یک از ایشان میشنید که آنان به زبان خودش سخن میگویند. 7پس حیران و بهتزده، گفتند: «مگر اینها که سخن میگویند جملگی اهل جلیل نیستند؟ 8پس چگونه هر یک میشنویم که به زبان زادگاه ما سخن میگویند؟ 9پارتها و مادها و عیلامیان، مردمان بینالنهرین و یهودیه و کاپادوکیه و پونتوس و آسیا 10و فْریجیه و پامفیلیه و مصر و نواحی لیبی متصل به قیرَوان و نیز زائران رومی 11(چه یهودی و چه یهودیشده)؛ و همچنین مردمان کْرِت و عربستان - همه میشنویم که اینان به زبان ما مدح اعمال عظیم خدا را میگویند.» 12پس همگی متحیر و سرگشته از یکدیگر میپرسیدند: «معنی این رویداد چیست؟»
13امّا برخی نیز ریشخندکنان میگفتند: «اینان مست شرابند!»
اعمال رسولان ۲: ۵-۱۲
رسولان و شاگردان مسیح که در آن روز تعدادشان به حدود ۱۲۰ نفر می رسید در خانه ای جمع بودند. اکثر آنان ازاهل جلیل واقع در ناحیه شمالی سرزمین یهودیه و ساکن شهرهای ساحلی دریاچه جلیل و برای برگزاری عید فصح همراه مسیح به اورشلیم آمده بودند ولی بعد از وقایع مصلوب شدن مسیح و قیام وی از مردگان به فرمان مسیح هنوز در اورشلیم بسر می بردند. در آن روز به احتمال زیاد آنها در همان بالاخانه بزرگی که با مسیح شام آخر را صرف کردند جمع شده بودند زیرا بلافاصله بعد از صعود مسیح به آسمان شاگردان مسیح از کوه زیتون به بالاخانه ای در اورشلیم باز گشتند و ۱۰ روز بعد از آن، پنتیکاست فرارسید:
12آنگاه شاگردان از کوه موسوم به زیتون به اورشلیم بازگشتند. آن کوه بیش از مسافت یک روز شَبّات با اورشلیم فاصله نداشت. 13چون به شهر رسیدند، به بالاخانهای رفتند که اقامتگاهشان بود…15یکی از آن روزها، پطرس در میان برادران که جملگی حدود یکصد و بیست تن بودند… اعمال رسولان ۱: ۱۲-۱۵
در هر حال در روز پنتیکاست یهود و در خانه ای که رسولان مسیح حضور داشتند ناگهان صدایی همچون صدای
وزش باد شدیدی به گوش رسید به طوری که نه تنها ساکنان آن خانه بلکه عموم مردم و زائران اورشلیم که در اطراف آن خانه بودند نیز از صدای آن تندباد شگفت زده شدند . توجه کنید که این پدیده صرفا شبیه صدای تندباد بود ولی جنبه فیزیکی و مخرب تندباد واقعی را نداشت. سپس زبانه ها یا زبان های آتش ظاهر شدند که تقسیم شده بر هر فردی در آن خانه قرار گرفتند. مانند تندباد، آن زبانه های آتش نیز صرفا از نظر ظاهری شبیه آتش بودند ولی مانند آتش واقعی و فیزیکی سوزان نبودند.
با قرار گرفتن زبانه ها یا زبان های آتش بر رسولان و شاگردان مسیح، آنان قدرت تکلم به زبان هایی که قبلا هرگز نیاموخته بودند را یافتند و خداوند را به خاطر شکوه و جلالش و اعمال عظیمش به زبان های لاتین، یونانی، عربی، پارتی یا پهلوی، قبطی… ستایش می کردند. صدای تندبادی که در آن بالاخانه پیچید توجه عموم جمعیت مجاور را که اکثرا از زائران اورشلیم و معبد خدا بودند را به خود جلب کرد و بسیاری با کنجکاوی اطراف آن خانه جمع شدند ولی با تعجب متوجه شدند که ساکنان خانه به زبان های لاتین، یونانی، عربی، پارتی و … سخن می گویند و همچون سراینده مزامیر عهد عتیق، خدا را برای اعمال شگفتش شکرگزاری می کنند؛ برای مثال مزمور ۱۴۸ را ملاحظه کنید:
1هللویاه!
خداوند را از آسمان بستایید،
در عرش برین او را بستایید.
2ای همۀ فرشتگانش او را بستایید،
ای همۀ لشکریانش، او را بستایید.
3ای خورشید و ماه، او را بستایید،
ای همۀ ستارگان درخشان، او را بستایید.
4ای فلکالافلاک، او را بستایید،
و ای آبهایی که فوق آسمانهایید.
5اینان همه نام خداوند را بستایند،
زیرا که او امر فرمود، و آفریده شدند.
6و آنها را بر پا داشت، تا ابدالآباد،
و فریضهای قرار داد که از آن در نتوان گذشت.
7خداوند را از زمین بستایید،
ای جانداران بزرگ دریایی و همۀ ژرفاها؛
8ای آذرخش و تگرگ و برف و ابر،
و ای بادهای توفانی که امر او را به جا میآورید!
9ای کوهها و همۀ تپهها،
ای درختان میوه و همۀ سروها؛
10ای وحوش و همۀ چارپایان،
ای خزندگان و پرندگان بالدار؛
11ای شاهان زمین و تمامی قومها،
ای امیران و همۀ حکام جهان؛
12ای مردان جوان و دوشیزگان،
ای پیران و ای جوانان.
13اینان همه، نام خداوند را بستایند،
زیرا تنها نام او متعال است؛
شکوه او فوق زمین و آسمان است.
14او شاخی برای قوم خود برافراشته است،
ستایش برای همۀ سرسپردگانش،
برای بنیاسرائیل که قومی نزدیک به اویند.
هللویاه!
مزمور ۱۴۸
اما چگونه چنین چیزی امکان پذیر بود؟ چگونه ممکن بود که عده ای ماهیگیر ساده که ابدا سوادی نداشتند و زبان رسمی آنان اَرامی (گویشی شبیه زبان عبری) بود ناگهان به زبان های دیگر سخن گویند؟ این «نشانه یا آیت زبان ها» چه معنایی داشت؟
برای اینکه مفهوم دقیق این «نشانه» یا «آیت» (به انگلیسی sign) را درک کنیم باید از دو زاویه مختلف آن را بررسی کنیم اول اینکه سخن گفتن به زبان های دیگر برای یهودیان بی ایمانی که آن را از زبان رسولان و شاگردان مسیح می شنیدند نشانه چه امری بود و دوم اینکه این پدیده نزد یهودیان ایماندار (رسولان و شاگردان مسیح) که به آن زبان ها تکلم می کردند چه مفهومی داشت؟ برای پاسخگویی به مورد اول اجازه دهید به یکی از نبوت های عهد عتیق نگاهی بیندازیم:
11پس اکنون با لبانی اَلکَن و زبانی غریب
با این قوم سخن خواهد گفت،
12قومی که بدیشان فرموده بود:
«استراحتگاه همین است؛
پس خستگان را استراحت بخشید!
و مکان آرامی همین است؛»
اما نخواستند بشنوند.
13پس حال کلام خداوند برای ایشان
کلمات بیمعنی و عبارات نامفهوم خواهد بود،
کلمهای اینجا و کلمهای آنجا،
تا رفته، از پشت بیفتند
و مجروح گشته، در دام گرفتار آیند و اسیر گردند. اشعیا نبی ۲۸: ۱۱-۱۳
خداوند برای قرن های متوالی با فرستادن انبیا، قوم یهود را به اطاعت و ایمان دعوت کرده بود ولی آنان با سرپیچی از فرامین الهی غضب و خشم الهی را برانگیختند و در نهایت هم سرزمین شمالی (اسرائیل که مرکز آن سامره بود) و هم سرزمین جنوبی (یهودیه که مرکز آن اورشلیم بود) به ترتیب توسط امپراتوری آشور و بابل در سال های ۷۲۲ و ۵۹۷ قبل از میلاد تصرف و بسیاری از ساکنانشان به اسارت برده شدند؛ معبد باشکوه خدا نیز که از شگفتی های معماری آن زمان بود و سلیمان پادشاه آن را ساخته بود با خاک یکسان شد.
خداوند که برای سالیان متوالی از طریق انبیا به زبان عبری و با محبت و صبر بسیار با قوم یهود سخن گفته بود اینک گویی به زبان غریب و بیگانه آشوری و بابلی با قوم یهود آن زمان سخن می گفت که نتیجه تلخ آن مرگ، اسارت و تبعید بود. در آن مقطع از تاریخ، اکثر یهودیان ساکن سرزمین جنوبی (یهودیه) برای حدود ۷۰ سال به عنوان اسیران جنگی زندگی خود را در بابل سپری کردند تا اینکه کوروش پادشاه هخامنشی با شکست امپراتوری بابل فرمان آزادی یهودیان و فرمان ساخت مجدد معبد خدا در اورشلیم را صادر کرد.
موسی مرد خدا قرن ها قبل در مورد آن وقایع تلخ به قوم اسرائیل هشدار داده بود:
۴۹خداوند از دوردستها، یعنی از کرانۀ جهان، قومی را که چون عقاب فرود میآید بر شما خواهد آورد، قومی را که زبانش را نمیفهمید، 50قومی با سیمای خشن که پیران را حرمت نمیدارند و بر جوانان رحم نمیکنند. 51آنان نسل چارپایانتان و محصول زمینتان را خواهند خورد، تا اینکه هلاک شوید. و برای شما از غله و شراب و روغن و از گوسالههای رمۀ شما و برههای گلۀ شما هیچ برجا نخواهند نهاد تا شما را هلاک کنند. کتاب تثنیه ۲۸: ۴۹-۵۱
این دقیقا هشداری بود که خدا از طریق سخن گفتن به زبان ها در روز پنتیکاست به یهودیان بی ایمان داد بدین معنی که روز داوری آنان فرا رسیده است و آنان خشم و غضب الهی را به زودی تجربه خواهند کرد زیرا شریعت زنده یعنی مسیح خداوند را نپذیرفتند و مسیح موعودی که خدا برای قرن های متوالی از طریق انبیای عهد عتیق وعده ظهورش را به قوم یهود داده بود را مصلوب کرده به قتل رساندند؛ در سال ۷۰ میلادی یعنی حدود چهل سال بعد از واقعه مصلوب شدن مسیح، سربازان رومی بر آن سرزمین تاختند و اورشلیم و معبد خدا را با خاک یکسان کردند و ده ها هزار نفر را به خاک و خون کشیدند. گویی در این برهه از زمان «دوره اسرائیل» به پایان خود رسید و مراسم قربانی عید فصح با تخریب شدن معبد خدا در اورشلیم رسما خاتمه یافت و تا امروز نیز این مراسم برگزار نشده است!
“ 34ای اورشلیم، ای اورشلیم، ای قاتل پیامبران و سنگسارکنندۀ رسولانی که نزدت فرستاده میشوند! چند بار خواستم همچون مرغی که جوجههایش را زیر بالهای خود جمع میکند، فرزندان تو را گرد آورم، امّا نخواستی! 35اینک خانۀ شما به خودتان ویران واگذاشته میشود. و به شما میگویم که دیگر مرا نخواهید دید تا روزی که بگویید: ”مبارک است آن که به نام خداوند میآید.“ لوقا ۱۳: ۳۴و۳۵
حال خدا که برای هزاران سال صرفا با قوم یهود و به زبان عبری سخن می گفت با تغییر زبان نبوت، پیام نجات انجیل را از طریق رسولان مسیح به تمامی قوم ها و به زبان های دیگر اعلام کرد؛ تمامی کتب عهد جدید نیز به زبان بین الملل قرن اول یعنی یونانی نوشته شدند. بدین ترتیب «کلیسای مسیح» که متشکل از هر ملت و زبان است جایگزین قوم اسرائیل شد و «دوره کلیسا» رسما آغاز گشت.
اکثر یهودیان در سراسر دنیا همچنان به مسیح و کفاره او ایمان ندارند به همین دلیل قوم یهود تا به امروز نیز به دلیل بی ایمانی تحت داوری الهی قرار دارند.
بنابراین سخن گفتن به زبان ها در روز پنتیکاست برای بی ایمانان یهودی نشانه فرا رسیدن داوری الهی و پایان دوره اسرائیل و آغاز دوره کلیسا بود!
پولس رسول نیز دقیقا این مطلب را در رابطه با نشانه زبان ها به ایمانداران شهر قرنتیان تذکر می دهد:
20ای برادران، در درک و فهم کودک نباشید، بلکه در بدی کردن کودک باشید. برعکس، در درک و فهم بالغ باشید. 21در شریعت چنین نوشته شده است:
«خداوند چنین میگوید،
”به زبانهای غریب
و با لبهای بیگانگان
با این قوم سخن خواهم گفت.
با این همه به من گوش نخواهند گرفت.“»
22پس زبانهای غیر، نشانهای است نه در مورد ایمانداران بلکه در مورد بیایمانان… اول قرنتیان ۱۴: ۲۰-۲۲
لازم به توضیح نیست که منظور پولس رسول از بی ایمانان همان بی ایمانان یهودی است زیرا آیاتی که از کتاب اِشعَیا نبی نقل قول می کند نیز مربوط به قوم یهود است.
حتی مسیح در انجیل متی با اشاره به آیاتی دیگر از کتاب اِشعَیا نبی، مَثَل هایش را به نوعی شبیه زبانی بیگانه برای بی ایمانان یهودی تلقی می کند زیرا مسیح معانی روحانی نهفته در مَثَل ها را برای قوم یهود توضیح نمی داد و صرفا برای شاگردان و رسولانش روشن می ساخت. این مسئله که قبلا در بررسی فصل ۱۳ انجیل متی به آن اشاره کردم به نوعی نشانه داوری الهی محسوب می شد زیرا زمانی که انسان ها به حقایق مکشوف الهی ایمان نداشته باشند و آنها را نپذیرند خداوند حقایق جدید را از آنان کتمان خواهد کرد تا در بطالت ذهن خویش واگذاشته و سرگردان شوند:
13از این رو با ایشان به مَثَلها سخن میگویم، زیرا:
«مینگرند، امّا نمیبینند؛
گوش میکنند، امّا نمیشنوند و نمیفهمند.
14نبوّت اِشعیا در مورد آنها تحقق مییابد که میگوید:
«”به گوش خود خواهید شنید، امّا هرگز نخواهید فهمید؛
به چشم خود خواهید دید، امّا هرگز درک نخواهید کرد.
15زیرا دل این قوم سخت شده،
گوشهایشان سنگین گشته،
و چشمان خود را بستهاند،
مبادا با چشمانشان ببینند،
و با گوشهایشان بشنوند
و در دلهای خود بفهمند
و بازگشت کنند و من شفایشان بخشم.“
انجیل متی ۱۳: ۱۳-۱۵
در کتاب ارمیا نبی نیز خداوند به قوم اسرائیل در مورد داوری قریب الوقوع و حمله امپراتوری بابل هشدار می دهد و مجددا به زبان غریب اشاره می کند:
15خداوند میفرماید:
ای خاندان اسرائیل،
اینک من قومی را از دوردستها بر ضد شما میآورم،
قومی کهنسال و پابرجا،
مردمانی که زبانشان را نمیدانید،
و گفتارشان را نمیفهمید.
16تَرکِشِ آنها گورِ گشاده است،
و جملگی جنگاورانی نیرومندند.
17غَله و نانت را خواهند خورد؛
و پسران و دخترانت را فرو خواهند بلعید؛
گله و رمهات را خواهند خورد؛
و انگور و انجیرت را فرو خواهند بلعید؛
شهرهای حصاردارت را که بدانها توکل داری
به شمشیر نابود خواهند کرد.» ارمیا نبی ۵: ۱۵-۱۷
اما برخلاف «نشانه» یا «آیت» داوری برای بی ایمانان یهودی، پدیده سخن گفتن به زبان ها برای ایمانداران قرن اول میلادی که به آن زبان ها خداوند را ستایش می کردند در رابطه با توسعه مسیحیت در مناطق غیر یهودی نشین اهمیت بسیار ویژه ای داشت؛ دقت کنید که در آغاز دوره کلیسا اکثر ایمانداران یهودی بودند.
ایمانداران یهودی شامل رسولان و شاگردان مسیح که شاهدان عینی وقایع زندگی، مرگ، قیام و صعود مسیح به آسمان بودند همگی عضوی از جامعه مذهبی متعصب و بسیار محافظه کار یهودیان قرن اول میلادی بودند که هر چند به مسیح ایمان راسخ داشتند ولی همچنان فرهنگ و سنن یهود در ذهن و ضمیرشان نقش بسته بود. برای آنان هضم این موضوع که پیام انجیل مسیح برای همه انسان ها از هر ملت و زبان است و مختص قوم یهود نیست بسیار ثقیل بود.
برای هزاران سال یهودیان اقوام دیگر را بت پرست تلقی می کردند و با حفظ آداب و رسوم خاص خویش از اختلاط با قوم های دیگر به شدت اجتناب می ورزیدند. حال به فرمان مسیح باید پیام انجیل را به سراسر دنیا می رساندند. یکی از عوامل مهمی که ذهن بسته آنان را برای این هدف مقدس باز کرد همین سخن گفتن به زبان های دیگر بود! زیرا اندک اندک متوجه شدند که اولا خدا فرصتی به اقوام غیر یهودی داده است که نبوت های الهی را به زبان مادری بشنوند و انگار نورافکن حقایق الهی بر اقوام بت پرست که برای هزاران سال در ظلمت و جهل روحانی به سر می بردند نیز شروع به تابیدن کرد؛ دوم اینکه حتی افراد غیر یهودی نیز با ایمان به مسیح، عطای سخن گفتن به زبان های دیگر را دریافت می کردند و برای آنان شکی باقی نماند که غیر یهودیان نیز تعمید روح القدس را مانند ایمانداران یهودی می یابند و بنابراین نجات از طریق ایمان به مسیح صرفا متعلق به یهودیان نیست بلکه متعلق به همه انسان هاست.
برای درک دقیق تر این موضوع اجازه دهید نگاهی مختصر به گزیده هایی از واقعه دیدار پطرس رسول از کُرنِلیوس فرمانده رومی بیندازیم که احتمالا حول و حوش ۳۸ میلادی یعنی حدود پنج سال بعد از وقایع پنتیکاست اتفاق افتاده است:
1در قیصریه مردی بود، کُرنِلیوس نام، از فرماندهان هنگ رومی موسوم به ’هنگ ایتالیایی‘. 2او و اهل خانهاش همگی پرهیزگار و خداترس بودند…3روزی حوالی ساعت نهم از روز آشکارا در رؤیا دید که فرشتۀ خدا نزدش آمد و گفت: «ای کُرنِلیوس!»
4کُرنِلیوس با وحشت به او چشم دوخت و پاسخ داد: «بله، سرورم!»
فرشته گفت: «دعاها و صدقههای تو چون هدیۀ یادگاری به پیشگاه خدا برآمده است. 5اکنون کسانی به یافا بفرست تا شَمعونِ معروف به پطرس را بدینجا بیاورند. 6او نزد دَبّاغی شَمعون نام که کنار دریا منزل دارد، میهمان است.»
…پطرس به بام خانه رفت تا دعا کند. 10در آنجا گرسنه شد و خواست چیزی بخورد. چون خوراک را آماده میکردند، به حالت خَلسه فرو رفت. 11در آن حال دید که آسمان گشوده شده و چیزی همچون سفرهای بزرگ که از چهارگوشه آویخته است، به سوی زمین فرود میآید 12و از انواع چارپایان و خزندگان و پرندگان پر است. 13آنگاه ندایی به او رسید که: «ای پطرس، برخیز، ذبح کن و بخور!»
14پطرس گفت: «حاشا از من، خداوندا، زیرا هرگز به چیزی حرام یا نجس لب نزدهام.»
15بار دوّم ندا آمد که «آنچه خدا پاک ساخته است، تو نجس مخوان!»
16این امر سه بار تکرار شد و سپس سفره بیدرنگ به آسمان بالا برده شد.
17در همان حال که پطرس با حیرت به معنی رؤیا میاندیشید، فرستادگان کُرنِلیوس خانۀ شَمعون را جُسته، به دَرِ خانۀ او رسیدند. 18آنان با صدای بلند میپرسیدند: «آیا شَمعونِ معروف به پطرس در اینجا میهمان است؟»
…روز بعد برخاست و همراه آنان روانه شد. برخی از برادرانِ اهل یافا نیز با وی رفتند. 24فردای آن روز به قیصریه رسیدند. کُرنِلیوس خویشان و دوستان نزدیک خود را نیز گرد آورده بود و منتظر ورود آنان بود…28پطرس به آنان گفت: «شما خود آگاهید که برای یهودیان حرام است که با اجنبیان معاشرت کنند یا به خانۀ آنها بروند. امّا خدا به من نشان داد که هیچکس را نجس یا ناپاک نخوانم. 29پس چون در پی من فرستادید، بدون هیچ اعتراضی آمدم. اکنون بگویید، از چه سبب مرا طلب کردهاید؟»…34پطرس چنین سخن آغاز کرد: «اکنون دریافتم که براستی خدا تبعیضی میان مردمان قائل نیست؛ 35بلکه از هر قوم، هر که از او بترسد و پارسایی را به عمل آورد، مقبول او میگردد. 36شما آگاهید از پیامی که خدا برای قوم اسرائیل فرستاد و به واسطۀ عیسی مسیح که خداوند همه است، به صلح و سلامت بشارت داد…39«ما شاهدان همۀ اعمالی هستیم که او در سرزمین یهود و در اورشلیم انجام داد. آنها او را بر صلیب کشیده، کشتند. 40امّا خدا او را در روز سوّم برخیزانید و ظاهر ساخت،…42او به ما فرمان داد تا این حقیقت را به قوم اعلام کنیم و شهادت دهیم که خدا او را مقرر فرموده تا داور زندگان و مردگان باشد. 43پیامبران جملگی دربارۀ او شهادت میدهند که هر که بدو ایمان آورد، به نام او آمرزش گناهان خواهد یافت.»
44پطرس هنوز سخن میگفت که روحالقدس بر همۀ آنان که پیام را میشنیدند، نازل شد. 45شماری از ایماندارانِ یهودینژاد که همراه پطرس آمده بودند، چون دیدند روحالقدس حتی بر غیریهودیان نیز فرو ریخته است، در حیرت افتادند. 46زیرا شنیدند که ایشان به زبانهای غیر سخن میگویند و خدا را میستایند. آنگاه پطرس گفت: 47«حال که اینان روحالقدس را درست همانند ما یافتهاند، آیا کسی میتواند از تعمیدشان در آب مانع گردد؟»
اعمال رسولان ۱۰: ۱-۴۷
همانطور که در واقعه بالا ملاحظه می کنید مهمترین عاملی که پطرس رسول و ایمانداران یهودی نژاد را قانع کرد که ایمان کرنلیوس و اعضای خانواده اش واقعی است و آنها نیز با توبه و ایمان به مسیح خداوند می توانند وارث حیات ابدی شوند سخن گفتن به زبان های دیگر بود که ثابت می کرد تعمید روح القدس را یافته اند.( آیه ۴۶)
این واقعه باعث شد که شاگردان و رسولان دیگر نیز اندک اندک این شهامت را کسب کنند که پیام انجیل را به سرزمین های دیگر برسانند:
1رسولان و برادران در سرتاسر یهودیه شنیدند که غیریهودیان نیز کلام خدا را پذیرفتهاند…
4پطرس همۀ ماجرا را از آغاز بهتفصیل برایشان بازگو کرده، ...18چون این سخنان را شنیدند، خاموش شدند و خدا را ستایش کرده، گفتند: «براستی که خدا توبۀ حیاتبخش را به غیریهودیان نیز عطا فرموده است!»…19و امّا آنان که در پیِ آزارِ آغاز شده با ماجرای استیفان پراکنده شده بودند، تا نواحی فینیقیه و قپرس و اَنطاکیه سفر کردند. آنان کلام را فقط به یهودیان اعلام میکردند و بس. 20امّا در میان ایشان تنی چند از اهالی قپرس و قیرَوان بودند که چون به اَنطاکیه رسیدند، با یونانیان نیز سخن گفتند و عیسای خداوند را به آنان بشارت دادند. 21دست خداوند نیز با ایشان بود و گروهی بسیار ایمان آورده، به خداوند گرویدند. اعمال رسولان ۱۲: ۱-۲۰
بنابراین اندک اندک و با گذشت یکی دو دهه از وقایع پنتیکاست، برای اولین نسل ایمانداران یهودی محرز شد که پیام انجیل برای تمام اقوام و زبان هاست و بدین ترتیب تعداد ایمانداران غیر یهودی روز به روز افزوده شد تا اینکه در انتهای قرن اول میلادی عملا تعداد ایمانداران غیر یهودی بسیار بیشتر از ایمانداران یهودی بود و کلیسا های محلی متعددی در سراسر منطقه حاشیه دریای مدیترانه، آسیای صغیر و در کل امپراتوری روم تاسیس شدند.
بعد از گسترش مسیحیت به نقاط مختلف و در میان اقوام غیر یهودی دیگر نیازی به سخن گفتن به زبان های دیگر برای قانع کردن ایمانداران یهودی به صداقت ایمان و نجات غیر یهودیان نبود و عملا عطای سخن گفتن به زبان های دیگر اندک اندک تا قبل از پایان قرن اول میلادی فروکش کرد به طوری که در اکثر رسالات عهد جدید بجز رساله اول پولس رسول به قرنتیان که حول و حوش ۵۳-۵۵ میلادی نوشته شده است عملا اشاره ای به این عطای خاص نشده است زیرا با گسترش مسیحیت به سرزمین های غیر یهودی نشین دیگر نیازی به این عطا نبود و همانطور که قبلا اشاره کردم این عطای روح القدس فروکش کرد.
با این توضیحات اجازه دهید مجددا به وقایع روز پنتیکاست برگردیم و به پدیده ای که شبیه صدای تندباد شدیدی بود نظری بیفکنیم:
1چون روز پِنتیکاست فرا رسید، همه یکدل در یک جا جمع بودند 2که ناگاه صدایی همچون صدای وزش تندبادی از آسمان آمد و خانهای را که در آن نشسته بودند، به تمامی پر کرد. اعمال رسولان ۲: ۱و۲
دقت کنید که این پدیده مانند صدای تندباد شدیدی بود که چنان سهمگین بود که توجه مردم شهر را نیز به خود جلب کرد. اما این پدیده و صدای تندباد به چه معنا بود؟
در زبان عبری کلمه روح «روواخْruakh» نَفَس یا باد نیز معنی می دهد و برای همین روح خدا گاهی به باد نیز تشبیه شده است:
1دست خداوند بر من فرود آمده، مرا در روحِ خداوند بیرون برد و در وسط یک وادی گذاشت که پر از استخوان بود. 2و مرا به هر سو در میان استخوانها گردانید و اینک شمار آنها بر زمینِ وادی بینهایت زیاد بود و بسیار خشک بودند. 3مرا گفت: «ای پسر انسان، آیا ممکن است این استخوانها زنده شوند؟» پاسخ دادم: «ای خداوندگارْ یهوه، تو خود میدانی!»
4آنگاه مرا گفت: «بر این استخوانها نبوّت کرده، به ایشان بگو: ای استخوانهای خشک، کلام خداوند را بشنوید. 5خداوندگارْ یهوه به این استخوانها چنین میگوید: اینک من روح به شما در خواهم آورد و زنده خواهید شد. 6و رگ و پی بر شما نهاده، گوشت بر شما خواهم آورد و شما را به پوست خواهم پوشانید؛ و روح در شما خواهم نهاد و زنده خواهید شد. آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.»
7پس من به گونهای که فرمان یافتم، نبوّت کردم و چون نبوّت میکردم، صدایی شنیده شد و بهناگاه جُنب و جوشی واقع گردید و استخوانها به یکدیگر پیوستند، استخوانی به استخوان خود. 8و چون نگریستم، اینک رگ و پی بر آنها بود و گوشت بر آنها برآمده بود و پوستْ رویشان را پوشانیده بود، اما روحی در آنها نبود. 9پس مرا گفت: «ای پسر انسان، بر روح نبوّت کن! نبوّت کرده، روح را بگو، خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: ای روح، از بادهای چهارگانه بیا و بر این کُشتگان بِدَم تا زنده شوند.» 10پس چنانکه مرا امر فرموده بود، نبوّت کردم. و روح به آنها درآمده، زنده شدند، و بر پای خود ایستاده، لشکری بینهایت عظیم گردیدند.
11آنگاه مرا گفت: «ای پسر انسان، این استخوانها، تمامیِ خاندان اسرائیلند… حزقیال نبی ۳۷: ۱-۱۱
مسیح نیز هنگام گفتگو با نیقودیموس معلم و فریسی برجسته یهود درباره روح القدس می گوید:
7عجب مدار که گفتم باید از نو زاده شوید! 8باد هر کجا که بخواهد میوزد؛ صدای آن را میشنوی، امّا نمیدانی از کجا میآید و به کجا میرود. چنین است هر کس نیز که از روح زاده شود.» انجیل یوحنا ۳: ۷
با این رویداد برای رسولان و شاگردان مسیح شکی باقی نماند که وعده مسیح در مورد تعمید روح القدس تحقق یافته است:
«اورشلیم را ترک مکنید، بلکه منتظر آن وعدۀ پدر باشید که از من شنیدهاید. 5زیرا یحیی با آب تعمید میداد، امّا چند روزی بیش نخواهد گذشت که شما با روحالقدس تعمید خواهید یافت.» اعمال رسولان ۱: ۴
16و من از پدر خواهم خواست و او مدافعی دیگر به شما خواهد داد که همیشه با شما باشد، 17یعنی روحِ راستی که جهان نمیتواند او را بپذیرد، زیرا نه او را میبیند و نه میشناسد؛ امّا شما او را میشناسید، چرا که نزد شما مسکن میگزیند و در شما خواهد بود…26امّا آن مدافع، یعنی روحالقدس، که پدر او را به نام من میفرستد، او همه چیز را به شما خواهد آموخت و هرآنچه من به شما گفتم، به یادتان خواهد آورد. انجیل یوحنا ۱۴: ۱۶و۱۷و۲۶
13امّا چون روحِ راستی آید، شما را به تمامی حقیقت راهبری خواهد کرد؛ زیرا او از جانب خود سخن نخواهد گفت، بلکه آنچه را میشنود بیان خواهد کرد و از آنچه در پیش است با شما سخن خواهد گفت. 14او مرا جلال خواهد داد، زیرا آنچه را از آنِ من است گرفته، به شما اعلام خواهد کرد. 15هرآنچه از آنِ پدر است، از آنِ من است. از همین رو گفتم آنچه را از آنِ من است گرفته، به شما اعلام خواهد کرد. یوحنا ۱۶: ۱۳-۱۵
به همین دلیل پطرس رسول با نقل قول از یوئیل نبی در عهد عتیق به جمعیت حاضر در اطراف خانه به تحقق این وعده اشاره می کند:
14آنگاه پطرس با آن یازده تن برخاست و صدای خود را بلند کرده، خطاب بدیشان گفت: «ای یهودیان و ای ساکنان اورشلیم، این را دریابید و به آنچه میگویم بهدقّت گوش فرا دهید! 15این مردان، برخلاف آنچه شما میپندارید مست نیستند، زیرا هنوز ساعت سوّم از روز است! 16بلکه این همان است که یوئیل نبی دربارهاش چنین پیشگویی کرده بود:
17«”خدا میفرماید: در روزهای آخر
از روح خود بر تمامی بشر فرو خواهم ریخت.
پسران و دختران شما نبوّت خواهند کرد،
جوانانتان رؤیاها خواهند دید
و پیرانتان خوابها.
18و نیز در آن روزها،
حتی بر غلامان و کنیزانم،
از روح خود فرو خواهم ریخت
و آنان نبوّت خواهند کرد. اعمال رسولان ۲: ۱۴-۱۸
نبوت کردن (دریافت مکاشفه و وحی جدید از سوی خدا)، دیدن رویاها و خواب ها برای هدایت الهی به همراه معجزات و قوت شفا دادن از عطایای روح القدس بودند که رسولان و شاگردان نزدیک مسیح در ابتدای گسترش مسیحیت از آنها بهره مند بودند ولی با تکمیل کتب عهد جدید(مکاشفه خاص خدا) دیگر نیازی به نبوت و یا معجزات برای اثبات درستی و حقانیت این مکاشفات نبود و این عطایا نیز بعد از مرگ رسولان مسیح خاتمه یافتند. در واقع معجزات و قوت شفا دادن همچون مهر و امضای خدا برای تایید درستی مکاشفاتی است که در قالب کتب عهد جدید و به قلم رسولان مسیح نگاشته شده اند برای مثال پولس رسول خطاب به ایمانداران قرنتیان می نویسد:
12نشانههای رسالت، در نهایتِ بردباری در میان شما به ظهور رسید، با آیات و عجایب و معجزات. دوم قرنتیان ۱۲: ۱۲
منظور پولس رسول از نشانه های رسالت، نشانه هایی است که یک رسول مسیح برای اثبات حقانیتش می بایست داشته باشد.
با تکمیل شدن این مکاشفات در قالب کتب عهد جدید دیگر نیازی به نبوت ها (وحی جدید) یا رویاها و خواب ها برای هدایت الهی نیست. در واقع به منظور رشد روحانی و دانستن اراده خدا کتاب مقدس (شامل عهد عتیق و عهد جدید) به عنوان مکاشفه خاص خدا در مقابل مکاشفه عام خدا (جهان هستی و آفرینش) «کافی» است. ویژگی های دیگر مکاشفه خاص خدا (کتاب مقدس) علاوه بر «کفایت» عبارتند از «ضرورت»، «تکمیل بودن»، «مصون از خطا بودن»، «مرجعیت مطلق» و « وضوح و شفافیت».
16تمامی کتبِ مقدّس الهام خداست و برای تعلیم و تأدیب و اصلاح و تربیت در پارسایی سودمند است، 17تا مرد خدا به کمال برای هر کارِ نیکو تجهیز گردد.
دوم تیموتائوس ۳: ۱۶و۱۷
برای درک بیشتر این موضوع توصیه می کنم که بررسی مزمور ۱۹ در بخش کتاب مقدس برای تمام فصول (هفته ۱۲) را مجددا مطالعه کنید.
بدین ترتیب شاگردان و رسولان مسیح در روز پنتیکاست از روح القدس تعمید یافتند!
در اینجا ضروریست که در مورد این عبارت «تعمید روح القدس» که در روز پنتیکاست اتفاق افتاد و همراه با نشانه سخن گفتن به زبان های دیگر بود بیشتر تامل کنیم؛ راستی تعمید روح القدس به چه معناست؟ وقتی می گوییم در روز پنتیکاست رسولان و شاگردان مسیح از روح القدس تعمید یافتند یعنی دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ وقتی ایمانداران واقعی به مسیح در سراسر تاریخ از روح القدس تعمید می یابند دقیقا به چه معنا است؟
متاسفانه آشفتگی ها و سوتفاهم های غیر ضروری در میان کلیسا های مختلف درباره این مفهوم وجود دارد. زیرا کلام خدا در این زمینه بسیار روشن و واضح است. بسیاری مفهوم تعمید روح القدس را به درستی درک نمی کنند و بسیاری نیز این پدیده را با اصطلاح «پُری روح القدس» که در آیات دیگری به آن اشاره شده است یکسان می دانند که البته صحیح نیست و اندکی بعد به آن نیز خواهم پرداخت.
همانطور که اشاره کردم واقعه روز پنطیکاست نشانه پایان دوره اسرائیل و شروع دوره کلیسا بر کره زمین بود. شایان ذکر است که «دوره اسرائیل» بعد از ربوده شدن کلیسا به آسمان که پیش از آغاز حکومت ضد مسیح اتفاق می افتد مجددا تثبیت می شود و تا پایان پادشاهی هزار ساله مسیح ادامه خواهد یافت تا زمانی که همه وعده ها و نبوت هایی که مربوط به قوم اسرائیل است تحقق یابند.
توجه به این مطلب بسیار ضروری و مهم است که «کلیسا» مفهومی کاملا جدید برای شاگردان مسیح تا قبل از روز پنتیکاست بود. هر چند مسیح در اناجیل به کلمه کلیسا اشاره کرده است ولی شاگردان شناخت عمیقی از این مسئله نداشتند. بعدها پولس رسول در رساله هایش به این موضوع می پردازد و بر اساس مکاشفاتی که تا پیش از آن برای همه مستور و پنهان بود روشن میسازد که همه ایمانداران واقعی چه یهودی و چه غیر یهودی به طور یکسان عضوی از بدن مسیح یا کلیسا هستند که «سَر» آن خود مسیح است.
12زیرا بدن هرچند یکی است، از اعضای بسیار تشکیل شده؛ و همۀ اعضای بدن، اگرچه بسیارند، امّا یک بدن را تشکیل میدهند. در مورد مسیح نیز چنین است. 13زیرا همۀ ما، چه یهود و چه یونانی، چه غلام و چه آزاد، در یک روح تعمید یافتیم تا یک بدن را تشکیل دهیم؛ و همۀ ما از یک روح نوشانیده شدیم. 14زیرا بدن نه از یک عضو، بلکه از اعضای بسیار تشکیل شده است. اول قرنتیان ۱۲: ۱۲-۱۴
بنابراین تعمید روح القدس بدین معناست که روح القدس با آفرینش انسان روحانی جدید در ایمانداران، آن را همچون عضوی جدید به بدن مسیح (کلیسا) می پیوندد. متعاقبا روح القدس با بخشیدن عطایای خاص به هر عضوی، آن را برای بنا و رشد بدن مسیح(کلیسا) مجهز می سازد. هر ایمانداری بدون استثنا دارای تعمید روح القدس و عضوی از بدن مسیح یعنی کلیسای جهانی و نامرئی مسیح است. آیه ۱۳ بر این حقیقت تاکید می کند:
۱۳زیرا همۀ ما، چه یهود و چه یونانی، چه غلام و چه آزاد، در یک روح تعمید یافتیم تا یک بدن را تشکیل دهیم؛ و همۀ ما از یک روح نوشانیده شدیم. اول قرنتیان ۱۲: ۱۳
دقت کنید که منظور پولس رسول از کلمه «یونانی» در آیات فوق همان «غیر یهودیان» است. بنابراین همه ایمانداران چه یهودی و چه غیر یهودی در یک روح (روح القدس) تعمید یافته اند و نتیجه این تعمید این است که یک بدن را تشکیل دهند و به عنوان عضوی خاص نقشی ویژه در آن بدن ایفا کنند.
همچنین آیات زیر نشان می دهد که روح القدس به هر عضوی عطای خاصی را می بخشد زیرا هر عضوی در بدن مسیح منحصر به فرد است و نقش ویژه ای را ایفا می کند:
4زیرا همانگونه که هر یک از ما را بدنی واحد است که از اعضای بسیار تشکیل شده و کار همۀ این اعضا یکسان نیست، 5ما نیز که بسیاریم، در مسیح یک بدن را تشکیل میدهیم و هر یک، اعضای یکدیگریم. 6بر حسب فیضی که به ما بخشیده شده است، دارای عطایای گوناگونیم. اگر عطای کسی نبوّت است، آن را متناسب با ایمانش به کار گیرد. 7اگر خدمت است، خدمت کند. اگر تعلیم است، تعلیم دهد. 8اگر تشویق است، تشویق نماید. اگر کمک به نیازمندان است، با سخاوت چنین کند. اگر رهبری است، این کار را با جدیّت انجام دهد. و اگر رحم و شفقت به دیگران است، شادمانه به این کار مشغول باشد. رومیان ۱۲: ۴-۸
توجه کنید که در آیات فوق پولس رسول با اشاره به بدن مسیح و اعضای آن در مورد کلیسای محلی یا ساختمان کلیسا صحبت نمی کند بلکه منظور کلیسای نامرئی متشکل از همه ایماندارانی است که مانند عضوی از اعضای بدن به مسیح متصل اند و حیات و خوشبختی و زندگی ابدی خدا در آنها جریان دارد. پدیده تعمید روح القدس در بدو تولد تازه یک ایماندار اتفاق می افتد و مطلقا تجربه ای ثانویه که در مراحل بعدی رشد و بلوغ روحانی رخ دهد نیست.
اگر کسی روح خدا را نداشته باشد و تعمید روح القدس نیافته باشد وی متعلق به مسیح و به طبع عضوی از کلیسای مسیح نیست.
۹…و اگر کسی روحِ مسیح را نداشته باشد، او از آنِ مسیح نیست. رومیان ۸: ۹
ممکن است این سوال مطرح شود که در فصل های نخستین کتاب اعمال رسولان به نظر می رسد که دریافت روح القدس بعد از ایمان افراد به مسیح اتفاق می افتد یعنی ظاهرا تجربه ای ثانویه است؛ برای مثال به آیات زیر توجه کنید:
14چون رسولان در اورشلیم آگاه شدند که سامِریان کلام خدا را پذیرفتهاند، پطرس و یوحنا را نزد آنان فرستادند. 15آن دو به سامِرِه آمده، برای ایشان دعا کردند تا روحالقدس را بیابند، 16زیرا هنوز بر هیچیک از ایشان نازل نشده بود، بلکه تنها به نام عیسای خداوند تعمید یافته بودند و بس. 17پس پطرس و یوحنا دستهای خود را بر آنان نهادند و ایشان روحالقدس را یافتند. اعمال ۸: ۱۴-۱۷
در آیه ۱۷ منظور از اینکه ایمانداران سامره روح القدس را یافتند این است که عطای سخن گفتن به زبان ها را دریافت کردند و در حضور جمع ایمانداران یهودی با زبان های دیگر خداوند را ستایش کردند. همانطور که قبلا توضیح دادم در ابتدای گسترش مسیحیت عطای سخن گفتن به زبان ها بسیار اهمیت داشت زیرا برای رسولان و شاگردان مسیح که همگی یهودی بودند ثابت می کرد که اقوام دیگر نیز می توانند با ایمان به مسیح و کفاره او وارث نجات و حیات جاودانی گردند. در آیات فوق به سامریان اشاره شده است که به دلایل تاریخی که توضیح آنها خارج از بحث کنونی است مورد تنفر شدید یهودیان بودند. در قرن اول میلادی سامره بین منطقه جلیل در شمال و یهودیه در جنوب واقع شده بود. یهودیان به قدری از سامریان متنفر بودند که گاهی برای تردد از جلیل به یهودیه یا برعکس، سامره را دور میزدند!
سامریانی که به مسیح ایمان آورده بودند و تعمید آب نیز داشتند لازم بود که ایمانشان مورد تایید رسولان قرار گیرد که پیام انجیل با قدرت در این منطقه پیش برود و شکی برای هیچکس باقی نماند که حتی سامریان نیز می توانند نجات یابند بنابراین بسیار ضروری بود که ایمانداران سامری نیز مانند دیگر ایمانداران غیر یهودی مورد تایید پطرس رسول که رهبری رسولان را در آن دوران به عهده داشت و همچنین یوحنا که از رسولان برجسته مسیح بود قرار گیرند؛ در واقعه ای که در بالا ملاحظه می کنید این امر شهادتی بود که ثابت می کرد حتی سامریان نیز با ایمان به مسیح نجات می یابند. نکته مهم دیگر این است که بلافاصله بعد از وقایع پنتیکاست برای شاگردان و رسولان مسیح هنوز مفهوم کلیسا و کار روح القدس، تعمید و پُری روح القدس به طور کامل آشکار نشده بود تا اینکه بعدها و چندین سال بعد با مکاشفاتی که پولس رسول از سوی خدا دریافت کرد آنها را در رساله هایش تشریح کرد برای مثال:
۳مقصودم رازی است که از راه مکاشفه بر من معلوم گردید، چنانکه تا به حال مختصری دربارۀ آن به شما نوشتهام، 4و با خواندن آن میتوانید به چگونگی درک من از راز مسیح پی ببرید، 5رازی که در نسلهای گذشته بر آدمیان آشکار نشده بود، آنگونه که اکنون به واسطۀ روح بر رسولان مقدّس او و بر انبیا آشکار شده است. 6آن راز این است که غیریهودیان در مسیح و به واسطۀ انجیل، در میراث و در بدن و در برخورداری از وعدۀ او شریکند. افسسیان ۳: ۳-۶
22و همه چیز را زیر پاهای او نهاد، و مقرر فرمود که او برای کلیسا سَرِ همه چیز باشد، 23کلیسایی که بدن اوست، یعنی پُری او که همه را در همه پر میسازد. افسسیان ۱: ۲۲
11پس شما که غیریهود به دنیا آمدهاید،…12که زمانی از مسیح جدا، از تابعیت اسرائیل محروم و با عهدهای شامل وعده، بیگانه بودید، و بیامید و بیخدا در این جهان به سر میبردید. 13امّا اکنون در مسیحْ عیسی، شما که زمانی دور بودید، به واسطۀ خون مسیح نزدیک آورده شدهاید.
14زیرا او خودْ صلح و سلامت ماست، که این دو گروه را یکی ساخته است. او در بدن خود دیوار جدایی را که باعث دشمنی بود فرو ریخته، 15شریعت را با قوانین و مقرراتش باطل ساخت، بدین قصد که از آن دو یک انسانِ نو آفریده، صلح و سلامت پدید آورد 16و هر دو گروه را در یک بدن با خدا آشتی دهد، به واسطۀ صلیب خود که بر آن دشمنی را کشت. 17او آمد و بشارت صلح را به شما که دور بودید و به آنان که نزدیک بودند، رسانید، 18زیرا به واسطۀ او، هر دو توسط یک روح به حضور پدر دسترسی داریم.
19پس دیگر نه بیگانه و اجنبی، بلکه هموطن مقدسین و عضو خانوادۀ خدایید؛ 20و بر شالودۀ رسولان و انبیا بنا شدهاید، که عیسی مسیح خودْ سنگ اصلی آن بناست. 21در او تمامی این بنا به هم میپیوندد و به صورت معبدی مقدّس در خداوند بر پا میشود. 22و در او شما نیز با هم بنا میشوید تا به صورت مسکنی درآیید که خدا به واسطۀ روحش در آن ساکن است. افسسیان ۲: ۱۱-۲۲
به همین دلیل لازم بود که یکی دو دهه نخستین بعد از واقعه پنتیکاست تعمید روح القدس همراه با عطای سخن گفتن به زبان ها باشد تا برای ایمانداران یهودی محرز شود که غیر یهودیان نیز می توانند عضوی از ملکوت خدا و کلیسا باشند.
در اینجا لازم به یادآوری است که تشبیه «کلیسا» به بدن مسیح که مسیح خداوند سَر آن است و ایمانداران واقعی سراسر تاریخ عضوی از آن را تشکیل می دهند بسیار فراتر از یک تشبیه ساده ادبی است. دقیقا همانگونه که در سطح بیولوژیکی و سلولی یک رابطه بسیار منسجم، یکپارچه و حیاتی بین هر عضو منحصر به فرد با کل بدن و مغز به عنوان مرکز فرماندهی وجود دارد در کلیسا نیز در بُعد روحانی حیات روح القدس در تک تک اعضا در جریان است و همگی تحت حاکمیت مسیح قرار دارند. کلیسا در زمین و آسمان جدید تا ابد ادامه خواهد یافت و سازگاری، هماهنگی، وحدت و یکپارچگی و عملکرد آن به کمال خواهد رسید. بنابراین تعمید روح القدس عبارت از پیوند و اتصال روحانی یک عضو به بدن مسیح است به طوری که حیات خدا در آن جریان می یابد و نقشی منحصر به فرد در آن ایفا می کند؛ یک ایماندار مطلقا نقشی در تعمید روح القدس ندارد.
حال که به مفهوم «تعمید روح القدس» پی بردیم ضروری است که مفهوم « پُری روح القدس» را نیز بررسی کنیم؛ زیرا «پُری روح القدس» با «تعمید روح القدس» متفاوت است و دو امر مختلف هستند. تعمید روح القدس همانگونه که تشریح کردم در بدو تولد تازه یک ایماندار اتفاق می افتد و او عضوی از بدن مسیح یا کلیسای نامرئی و جهانی مسیح می گردد و حیات روح القدس در وی جریان می یابد و عطایای روح القدس را دریافت می کند؛ در اینجا لازم است به این نکته اشاره کنم که هر ایماندار واقعی بدون استثنا دارای عطای خاصی است که باید در جهت بنای کلیسا بکار برد(عطای رهبری، تعلیم، تشویق، تسلی دادن، خدمت، کمک به نیازمندان…). از سوی دیگر «پری روح القدس» در مراحل بعدی رشد و بلوغ روحانی رخ می دهد و ایمانداران نقشی فعال در آن دارند:
15پس، بسیار مراقب باشید که چگونه رفتار میکنید، رفتاری نه چون نادانان بلکه چون دانایان. 16فرصتها را غنیمت شمارید، زیرا روزهای بدی است. 17پس نادان نباشید، بلکه دریابید که ارادۀ خداوند چیست. 18مست شراب مشوید، که شما را به هرزگی میکشاند؛ بلکه از روح پر شوید. 19با مزامیر، سرودها و نغمههایی که از روح است با یکدیگر گفتگو کنید و از صمیم دل برای خداوند بسرایید و ترنم نمایید. 20همواره خدای پدر را به نام خداوند ما عیسی مسیح برای همه چیز شکر گویید. افسسیان ۵: ۱۵-۲۰
همانطور که از آیات فوق مشهود است پولس ایمانداران را تشویق می کند که از روح القدس پر شوند!
پولس رسول «پری روح القدس» را با «مست شدن» مقایسه می کند؛ شخص مست دیگر اختیارش در دستش نیست و گویی شراب او را کنترل می کند به همین منوال کسی که از روح القدس پر می شود اختیار و سکان زندگی اش را به دست روح القدس می دهد و اوست که وی را در زندگی کنترل و هدایت می کند؛ اما چگونه و با چه مکانیسمی روح القدس ما را کنترل و هدایت می کند؟ در جواب به این سوال باید گفت که «پری روح القدس» به این معناست که سکان زندگی یک ایماندار در اختیار انسانیت کهنه اش نیست بلکه انسانیت تازه وی که خلقت جدید روح القدس است و حیات روح القدس در آن جریان دارد او را کنترل می کند:
9امّا شما نه در حاکمیتِ نَفْس، بلکه در حاکمیتِ روح قرار دارید، البته اگر روح خدا در شما ساکن باشد. رومیان ۸: ۹
23باید طرز فکر شما نو شود، 24و انسان جدید را در بر کنید، که آفریده شده است تا در پارسایی و قدّوسیت حقیقی، شبیه خدا باشد. افسسیان ۴: ۲۳
نتیجه چنین فرایندی تقدس و رشد روحانی است. چنین شخصی کمتر گناه می ورزد و انسانیت کهنه اش با تمامی شهوات و رفتارهای گناه آلود بر او غلبه نمی یابد. بر عکس کسی که هنوز از نظر روحانی رشد اندکی کرده است نَفْس کهنه یا انسانیت کهنه اش هر از گاهی سکان زندگی را در اختیار می گیرد و باعث می شود که فرد مطابق شهوات سابقش رفتار کند:
۱۶امّا میگویم به روح رفتار کنید که تمایلات نَفْس را به جا نخواهید آورد. 17زیرا تمایلات نَفْس برخلاف روح است و تمایلات روح برخلاف نَفْس؛ و این دو بر ضد هماند، به گونهای که دیگر نمیتوانید هرآنچه را که میخواهید، به جا آورید. 18امّا اگر از روح هدایت شوید، دیگر زیر شریعت نخواهید بود.
19اعمال نَفْس روشن است: بیعفتی، ناپاکی، و هرزگی؛ 20بتپرستی و جادوگری؛ دشمنی، ستیزهجویی، رشک، خشم؛ جاهطلبی، نفاق، دستهبندی، 21حسد؛ مستی، عیاشی و مانند اینها. چنانکه پیشتر به شما هشدار دادم، باز میگویم که کنندگان چنین کارها پادشاهی خدا را به میراث نخواهند برد.
22امّا ثمرۀ روح، محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، 23فروتنی و خویشتنداری است. هیچ شریعتی مخالف اینها نیست. غلاطیان ۵: ۱۶-۲۲
در آیه ۱۶ «به روح رفتار کردن» مترادف با «پری روح القدس» است. کسی که به روح رفتار می کند یعنی سکان زندگی اش را به وی سپرده است و میوه های روح القدس در زندگی او آشکار می شود. هیجان ، احساسات، تجربیات لحظه ای مطلقا نشانه پری روح القدس نیستند. اگر کسی دائم تحت اختیار انسانیت کهنه اش باشد و خواسته ها و شهوات آن را بجا آورد نشانه این است که وی ایماندار واقعی به مسیح نیست و حیات روح القدس در او جریان ندارد.
بنابراین «پری روح القدس» به معنی این است که اجازه دهیم روح القدس سکان زندگی مان را در دست گیرد. این امر زمانی اتفاق می افتد که کلام خدا (کتاب مقدس) افکار ما را اشباع کند، به طرز فکرمان شکل دهد و جهان بینی و دیدگاه های ما را کاملا متحول کند:
16کلام مسیح به دولتمندی در شما ساکن شود؛ و با مزامیر، سرودها و نغمههایی که از روح است، با کمال حکمت یکدیگر را پند و تعلیم دهید؛ و با شکرگزاری و از صمیم دل برای خدا بسرایید. کولسیان ۳: ۱۶
منظور پولس از عبارت « و با مزامیر، سرودها و نغمههایی که از روح است، با کمال حکمت یکدیگر را پند و تعلیم دهید» این است که منشا مزامیر، سرودها و نغمه هایی که برای خداوند می سراییم باید از روح القدس باشد به عبارتی دیگر آنها باید ریشه در کتاب مقدس داشته باشند که الهام روح القدس است. بنابراین مزامیر و سرودهایی که برای ستایش و پرستش خدای واقعی سراییده می شوند صرفا نظرات و ایده های انسانی نیستند بلکه باید منعکس کننده حقایق مکشوف در کلام خدا باشند که الهام روح القدس هستند:
20قبل از هر چیز، بدانید که هیچ وحیِ کتب مقدّس زاییدۀ تفسیر خودِ نبی نیست. 21زیرا وحی هیچگاه به ارادۀ انسان آورده نشد، بلکه آدمیان تحت نفوذ روحالقدس از جانب خدا سخن گفتند. دوم پطرس ۱: ۲۰و۲۱
«پری روح القدس» را می توان به بادی تشبیه کرد که بر بادبان های یک کشتی می وزد و کشتی را در مسیر وزش باد به حرکت در می آورد و جهت حرکت کشتی را تعیین می کند؛ اما نقش کشتی در این فرایند این است که اولا می بایست لنگرش کشیده شده باشد و دوما بادبان هایش در جهت وزش باد تنظیم شده باشند در غیر این صورت کشتی در جهت مطلوب حرکت نخواهد کرد؛ اگر ایمانداری خود را در موقعیتی قرار دهد که خلاف انسانیت جدیدش باشد و با او مقاومت کند عملا مانعی در جهت پری روح القدس در زندگی اش ایجاد کرده است. هنگامی می توانید مطمئن شوید که سکان زندگی شما تحت اراده روح القدس است که اراده مکشوف خدا در کتاب مقدس را دقیقا درک کنید و مطابق آن زندگی کنید؛ در این فرایند توان، وقت و ثروت شما در جهت ملکوت خدا صرف می شود. هم اکنون که این سطور را می خوانید دقیقا در جهت پری روح القدس قدم می زنید زیرا روح القدس از طریق همین مطالعه حقایق الهی را برای شما آشکار می سازد و با تغییر طرز فکر شما رفتار، گفتار و کردار شما را نیز به تدریج مطابق اراده اش تغییر خواهد داد و این به معنای «پری روح القدس» است؛ اگر به جای این مطالعه ساعت ها وقت خود را با مسائل غیر ضروری در فضای مجازی صرف میکردید مانعی در جهت رشد روحانی و پری روح القدس می بود!
قبل از اینکه به ادامه وقایع روز پنتیکاست در فصل دوم اعمال رسولان بپردازیم و موعظه پطرس را بررسی کنیم در این مقطع بد نیست که بسیار مختصر نگاهی به شخص روح القدس و کارهای او بیندازیم.
موضوعی که بسیاری از آن غافل هستند و آن را نادیده می گیرند این است که یکی از اهداف وقایع روز پنتیکاست علاوه بر مواردی که در بالا آنها را تشریح کردم این بود که برای رسولان و شاگردان و سایر ایمانداران محرز گردد که روح القدس همان یهوه خدای عهد عتیق است و شخص سوم الوهیّت می باشد. وقایع پنتیکاست و رخدادهای بعدی نقش و اهمیت حیاتی روح القدس در تولد تازه و تقدیس مومنین، بنای کلیسا و الهام مکاشفات الهی به رسولان مسیح که در قالب کتب عهد جدید مکتوب شدند را بیش از پیش روشن ساخت.
اما سوال اساسی که مطرح می شود این است که روح القدس کیست؟
روح القدس همان روح خدا در عهد عتیق یا خدای خالق آسمان و زمین و قادر مطلق است که همه خصوصیات و ویژگی هایی که در مورد خدا و ذات یا جوهر او قبلا بارها اشاره کرده ایم ( ازلی و ابدی، قائم به ذات، قادر مطلق، همه دانا، همه جا حاضر، قدوس مطلق، عادل مطلق…) در مورد روح القدس نیز صادق است.
اما روح القدس به عنوان شخص سوم الُوهیّت با خدای پدر و خدای پسر (مسیح) متمایز است:
13امّا چون روحِ راستی آید، شما را به تمامی حقیقت راهبری خواهد کرد؛ زیرا او از جانب خود سخن نخواهد گفت، بلکه آنچه را میشنود بیان خواهد کرد و از آنچه در پیش است با شما سخن خواهد گفت. 14او مرا جلال خواهد داد، زیرا آنچه را از آنِ من است گرفته، به شما اعلام خواهد کرد. 15هرآنچه از آنِ پدر است، از آنِ من است. از همین رو گفتم آنچه را از آنِ من است گرفته، به شما اعلام خواهد کرد. یوحنا ۱۶: ۱۳-۱۵
مسیح در آیات فوق به وضوح وجود سه شخص را در الُوهیَّت آشکار می کند که هر چند در ذات و جوهر یکی هستند ولی در شخص متمایزند. در عهد عتیق کتاب مقدس به وضوح در آیات مختلف به روح خدا اشاره شده است و بدون هیچ شبهه ای ذات الهی وی آشکار است:
1در آغاز، خدا آسمانها و زمین را آفرید. 2زمین بیشکل و خالی بود، و تاریکی بر روی ژرفا؛ و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت.3خدا گفت: «روشنایی باشد،» و روشنایی شد. پیدایش ۱: ۱-۳
در آیات فوق کلمه «خدا» در زبان عبری «اِلوُهیم» است که اسم جمع است ولی ضمیر مفرد می پذیرد. در این آیات که در بحث های قبلی نیز تاکید کرده ام به طور ضمنی با سه شخص در الوهیت مواجه می شویم. نقش روح حیات بخش خدا در خلقت روشن است:
7آنگاه یهوه خدا آدم را از خاک زمین بسرشت و در بینی او نَفَسِ حیات دمید و آدم موجودی زنده شد. پیدایش ۲: ۷
در آیه فوق «نَفَس حیات» همان «روح حیات» است. در جایی دیگر در مزامیر می خوانیم:
30چون روح خود را میفرستی،
آفریده میشوند،
و روی زمین را تازه میسازی!
31باشد که جلال خداوند تا به ابد پایدار مانَد!
مزمور ۱۰۴: ۳۰و۳۱
و از سوی دیگر کلام پر قدرت خدا که ناموجودات را به وجود می خواند اشاره به مسیح خداوند است (3خدا گفت: «روشنایی باشد،» و روشنایی شد. پیدایش ۱: ۳).
۱در آغاز کلام بود و کلام با خدا بود و کلام، خدا بود؛ 2همان در آغاز با خدا بود. 3همه چیز به واسطۀ او پدید آمد، و از هرآنچه پدید آمد، هیچ چیز بدون او پدیدار نگشت. …
14و کلام، انسان شد و در میان ما مسکن گزید.
یوحنا ۱: ۱-۳ و۱۴
بنابراین در همان ابتدای کتاب پیدایش و آفرینش آسمان ها و زمین هر چند پوشیده و ضمنی با هر سه شخص الوهیت مواجه میشویم!
علاوه بر موارد فوق آیه دیگری که در کتاب پیدایش فصل اول بطور ضمنی به این حقیقت اشاره می کند آیه ۲۶ است:
26آنگاه خدا گفت: «انسان را به صورت خود و شبیه خودمان بسازیم، و او بر ماهیان دریا و بر پرندگان آسمان و بر چارپایان و بر همۀ زمین و همۀ خزندگانی که بر زمین میخزند، فرمان براند.» پیدایش ۱: ۲۶
همانطور که ملاحظه می کنید خدا در خطاب به خودش ضمیر جمع «خودمان» استفاده می کند. برخی مدعی هستند که این ضمیر جمع، ضمیر جمع احترام است مانند آنچه برای حکام و پادشاهان و موارد مشابه یا برای ادب بکار برده می شود ولی هنگامی که موسی این کلمات را می نوشت مطلقا در زبان عبری برای ضمیر جمع چنین کاربردی وجود نداشت.
با پیشروی تاریخ از پیدایش انسان تا ظهور مسیح، مکاشفه خدا از خودش نیز کاملتر می گردد به طوری که در عهد جدید آشکارا سه شخص الوهیت که در ذات و جوهر یکی اند ولی از نظر شخص متمایزند به وضوح دیده می شود.
16چون عیسی تعمید گرفت، بیدرنگ از آب برآمد. همان دم آسمان گشوده شد و او روح خدا را دید که همچون کبوتری فرود آمد و بر وی قرار گرفت. 17سپس ندایی از آسمان در رسید که «این است پسر محبوبم که از او خشنودم.» متی ۳: ۱۶و۱۷
18آنگاه عیسی نزدیک آمد و به ایشان فرمود: «تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. 19پس بروید و همۀ قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر و پسر و روحالقدس تعمید دهید 20و به آنان تعلیم دهید که هرآنچه به شما فرمان دادهام، به جا آورند. اینک من هر روزه تا پایان این عصر با شما هستم!»متی ۲۸: ۱۸-۲۰
روز پنتیکاست و وقایع آن روز هرچه بیشتر این حقیقت را که روح القدس شخص سوم الوهیت است در ذهن و ضمیر رسولان و شاگردان مسیح تثبیت کرد؛ آنان دقیقا متوجه شدند که روح القدس همان خدای قادر مطلق است برای مثال آیات زیر را ملاحظه کنید:
1و امّا شخصی حَنانیا نام با همسرش سَفیره مِلکی را فروخته، 2بخشی از بهای آن را با آگاهی کاملِ زنش نگاه داشت و مابقی را آورده، پیش پای رسولان نهاد. 3پطرس به او گفت: «ای حَنانیا، چرا گذاشتی شیطان دلت را چنین پر سازد که به روحالقدس دروغ بگویی و بخشی از بهای زمین را برای خود نگاه داری؟ 4مگر پیش از فروش از آنِ خودت نبود؟ و آیا پس از فروش نیز بهایش در اختیار خودت نبود؟ چه چیز تو را بر آن داشت که چنین کنی؟ تو نه به انسان، بلکه به خدا دروغ گفتی!» اعمال رسولان ۵: ۱-۴
آیات بسیاری از عهد قدیم و جدید می توان برشمرد که در آنها صفات الهی به روح خدا یا روح القدس نیز نسبت داده شده است که برای اجتناب از طولانی شدن بحث به آنها اشاره نخواهم کرد. در اینجا لازم است به این نکته بسیار مهم تاکید کنم که حقیقت تثلیث نشان می دهد که هر چند خدا دارای سه شخص (خدای پدر، خدای پسر و روح القدس) است ولی فقط و فقط یک خدا وجود دارد. در این حقیقت هیچ ناسازگاری منطقی وجود ندارد. هر موجود زنده در جهان هستی دارای یک شخص و یک ذات است مثلا فرهاد، ذاتش انسان است ولی شخص فرهاد است همینطور شیرین ذاتش انسان است ولی در شخص با فرهاد تمایز دارد. خدا بر خلاف همه مخلوقات مادی یا غیر مادی در حالی که یک ذات الهی دارد سه شخص متمایز است و در او رابطه ای ازلی و ابدی که سرچشمه محبت بی نهایت است وجود دارد.
در جهان هستی که آکنده از شگفتی و زیبایی است از ذرات بنیادی گرفته تا بزرگترین کهکشان ها چنان رابطه عاشقانه و تنگاتنگی بین همه اجزا وجود دارد که گویی «رابطه» عین وجود داشتن آنهاست و منعکس کننده ذات بی نظیر خالق آن است؛ از سوی دیگر گناه رابطه را نابود می کند و خلاف ذات الهی است! رابطه و محبت دو سوی یک سکه اند همانطور که تنفر و جدایی دو سوی یک سکه اند. بنابراین حقیقت تثلیث را می توان با این سه جمله بیان کرد:
۱-خدا واحد است. (فقط یک خدا وجود دارد.)
۲-خدا سه شخص است. خدای پدر، خدای پسر(مسیح خداوند) و روح القدس.
۳-هر سه شخص در الوهیت دارای ذات واحد الهی هستند.
اما اجازه دهید بطور مختصر کارهای روح القدس را که در کتاب مقدس بر ما مکشوف شده است بررسی کنیم. هدف روح القدس در دوره کلیسا که از روز پنتیکاست آغاز شده است و تا امروز ادامه دارد این است که حضور فعال خدا را در جهان هستی آشکار سازد. روح القدس از طرق زیر اراده اش را به انجام می رساند:
۱-روح القدس قدرت می بخشد: این کار را به دو طریق انجام می دهد اول اینکه حیات و زندگی می بخشد و دوم اینکه ایمانداران را برای خدمت در کلیسا و بشارت انجیل با بخشیدن عطایای روحانی تجهیز می کند.
هر موجود زنده ای در جهان هستی حیات و زندگی اش حتی در سطح بیولوژیکی از روح القدس است. در تولد مجدد یا تازه نیز روح القدس انسان جدید روحانی را در ایمانداران به مسیح خلق می کند.
6آنچه از بشرِ خاکی زاده شود، بشری است؛ امّا آنچه از روح زاده شود، روحانی است. 7عجب مدار که گفتم باید از نو زاده شوید! 8باد هر کجا که بخواهد میوزد؛ صدای آن را میشنوی، امّا نمیدانی از کجا میآید و به کجا میرود. چنین است هر کس نیز که از روح زاده شود.» یوحنا ۳: ۶-۸
روح القدس همه ایمانداران به مسیح را در زمان آخر با بدن های پر جلال نهایی که برای زندگی در زمین و آسمان جدید مناسب است آراسته خواهد کرد:
11و اگر روح او که عیسی را از مردگان برخیزانید در شما ساکن باشد، او که مسیح را از مردگان برخیزانید، حتی به بدنهای فانی شما نیز حیات خواهد بخشید. او این را به واسطۀ روح خود انجام خواهد داد که در شما ساکن است. رومیان ۸: ۱۱
54چون این فسادپذیر، فسادناپذیری را پوشید و این فانی به بقا آراسته شد، آنگاه آن کلامِ مکتوب به حقیقت خواهد پیوست که میگوید: «مرگ در پیروزی فرو بلعیده شده است.»
55«ای گور، پیروزی تو کجاست؟
و ای مرگ، نیش تو کجا؟»
اول قرنتیان ۱۵: ۵۴و۵۵
در عهد عتیق روح القدس به افراد خاصی مانند انبیا، پادشاهان (داوران) و کاهنان که برای ماموریتی منحصر به فرد از سوی خدا انتخاب می شدند نازل می شد؛ برای مثال:
1آنگاه خداوند به موسی گفت: 2«ببین که من بِصَلئیل پسر اوری، نوۀ حور را از قبیلۀ یهودا برگزیدهام، 3و او را به روح خدا پر کرده، بدو حکمت و فهم و دانش بخشیدهام، برای همه گونه صنعت، 4تا ماهرانه با طلا و نقره و برنج کار کند، 5و برای تراشیدن سنگ و تَرصیع آن، و درودگری چوب، تا در انواع صنایع مشغول کار شود. کتاب خروج ۳۱: ۱-۴
۱۳پس سموئیل حُقّۀ روغن را گرفته، او را در میان برادرانش مسح نمود. و از آن روز به بعد روح خداوند بر داوود مستولی شد. اول سموئیل ۱۶: ۱۳
ولی در دوره کلیسا همه ایمانداران بدون استثنا به قوت و عطایای روح القدس دسترسی دارند:
5ما نیز که بسیاریم، در مسیح یک بدن را تشکیل میدهیم و هر یک، اعضای یکدیگریم. 6بر حسب فیضی که به ما بخشیده شده است، دارای عطایای گوناگونیم.
رومیان ۱۲: ۵و۶
7ظهور روح، به هر کس برای منفعتِ همگان داده میشود. 8به یکی به وسیلۀ روح، کلام حکمت داده میشود، به دیگری به واسطۀ همان روح، کلام معرفت، 9و به شخصی دیگر به وسیلۀ همان روح، ایمان و به دیگری باز توسط همان روح، عطایای شفا دادن. 10به شخصی دیگر قدرت انجام معجزات داده میشود، به دیگری نبوّت، و به دیگری تشخیص ارواح. و باز به شخصی دیگر سخن گفتن به انواع زبانهای غیر بخشیده میشود و به دیگری ترجمۀ زبانهای غیر. 11امّا همۀ اینها را همان یک روح به عمل میآورد و آنها را به ارادۀ خود تقسیم کرده، به هر کس میبخشد. اول قرنتیان ۱۲: ۷-۱۱
در آیات فوق پولس رسول صرفا به برخی از عطایای روح القدس اشاره می کند و آنها محدود به لیست بالا نیستند. همانطور که از ترکیب رنگ های اصلی صدها رنگ مختلف و ویژه حاصل می شود روح القدس نیز هر ایمانداری را با عطایی ویژه تجهیز می کند که بتواند اراده خدا را در زندگی اش و در جهت بنای کلیسا به کمال رساند. مجددا تکرار این مهم ضروری است که عطایایی مانند نبوت، شفا دادن، معجزات، سخن گفتن به زبان های دیگر و ترجمه آنها مربوط به دهه های نخستین گسترش مسیحیت در قرن اول میلادی بود و بعد از تکمیل کتب عهد جدید این عطایا فروکش کردند و دیگر نیازی به این عطایا نیست؛ این بدین معنی است که کتاب مقدس برای نجات انسان از گناه و کسب حیات جاودانی، برای سعادت و خوشبختی ابدی انسان ، برای دانستن و اطاعت از اراده خدا در زندگی و برای رشد و بلوغ روحانی کافی، ضروری، مصون از خطا، مرجع مطلق، کامل و واضح (روشن) است و بعد از تکمیل کتاب مقدس نبوت یا وحی جدیدی از سوی خدا به هیچ انسانی داده نشده است و تا آخر زمان نیز داده نخواهد شد. توجه کنید که کاملترین مکاشفه ای که خدا به انسان داده است عیسی مسیح خداوند است ولی بعد از صعود مسیح به آسمان، لازم و ضروری بود که کتب عهد جدید به الهام از روح القدس نوشته شوند تا انسان ها با خواندن پیام انجیل و شناخت مسیح و کفاره او نجات یابند:
1در گذشته، خدا بارها و از راههای گوناگون به واسطۀ پیامبران با پدران ما سخن گفت، 2امّا در این ایام آخر به واسطۀ پسر خود با ما سخن گفته است، پسری که او را وارث همه چیز مقرر داشت و به واسطۀ او جهان را آفرید. 3او فروغِ جلالِ خدا و مظهر کامل ذات اوست، و همه چیز را با کلام نیرومند خود نگاه میدارد. او پس از پاک کردن گناهان، به دست راست مقام کبریا در عرش برین بنشست. عبرانیان ۱: ۱-۳
هدف نهایی از نگاشته شدن کتاب مقدس این است که خدای واقعی را بشناسیم و با او تا ابد رابطه داشته باشیم!
۲- روح القدس ایمانداران واقعی به مسیح را تقدیس می کند و باعث رشد و بلوغ روحانی و تجلی میوه روح القدس در زندگی آنان می شود. نام روح القدس بیانگر قدوسیت مطلق روح خداست و اراده او این است که ایمانداران را به سوی کمال پیش ببرد تا هر چه بیشتر شبیه مسیح و از قید رفتارهای گناه آلود آزاد گردند.
11بعضی از شما در گذشته چنین بودید، امّا در نام عیسی مسیحِ خداوند و توسط روح خدای ما شسته شده، تقدیس گشته و پارسا شمرده شدهاید. اول قرنتیان ۶: ۱۱
17خداوند، روح است و هر جا روحِ خداوند باشد، آنجا آزادی است. 18و همۀ ما که با چهرۀ بینقاب، جلال خداوند را، چنانکه در آینهای، مینگریم، به صورت همان تصویر، از جلال به جلالی فزونتر دگرگون میشویم؛ و این از خداوند سرچشمه میگیرد که روح است. دوم قرنتیان ۳: ۱۷و۱۸
روح القدس دنیا را نیز بر گناه ملزم می سازد؛ اگر انسان ها مکررا به الزام روح القدس و بشارت کلام خدا مخالفت ورزند به درجه ای از بی ایمانی خواهند رسید که دیگر امکان بازگشت و توبه و نجات از گناه برای آنان وجود نخواهد داشت.
۳- یکی دیگر از کارهای روح القدس مکشوف کردن حقایق الهی و روحانی است . روح القدس این کار را به طرق مختلف به انجام می رساند. اول اینکه تمامی انبیای عهد عتیق و رسولان مسیح با الهام از روح القدس کتب عهد عتیق و جدید را نوشته اند که منعکس کننده مکاشفه خاص خدا است:
20قبل از هر چیز، بدانید که هیچ وحیِ کتب مقدّس زاییدۀ تفسیر خودِ نبی نیست. 21زیرا وحی هیچگاه به ارادۀ انسان آورده نشد، بلکه آدمیان تحت نفوذ روحالقدس از جانب خدا سخن گفتند. دوم پطرس ۱: ۲۰و۲۱
13نیز ما خدا را پیوسته شکر میگوییم که شما به هنگام پذیرفتن کلام خدا، که از ما شنیدید، آن را نه چون سخنان انسان، بلکه چون کلام خدا پذیرفتید، چنانکه براستی نیز چنین است؛ همان کلام اکنون در میان شما که ایمان دارید، عمل میکند. اول تسالونیکیان ۲: ۱۳
26امّا آن مدافع، یعنی روحالقدس، که پدر او را به نام من میفرستد، او همه چیز را به شما خواهد آموخت و هرآنچه من به شما گفتم، به یادتان خواهد آورد. یوحنا ۱۴: ۲۶
13امّا چون روحِ راستی آید، شما را به تمامی حقیقت راهبری خواهد کرد؛ زیرا او از جانب خود سخن نخواهد گفت، بلکه آنچه را میشنود بیان خواهد کرد و از آنچه در پیش است با شما سخن خواهد گفت. یوحنا ۱۶: ۱۳
وقتی می گوییم «مکاشفه خدا» یعنی خدا، خود را به انسان ها آشکار می سازد تا او را بشناسیم؛ مکاشفه عام خدا همان جهان هستی و همه آفرینش خداست که منعکس کننده عظمت، شگفتی، زیبایی، قادر مطلق بودن، همه دانا بودن …خالق آن است. ولی در مکاشفه خاص خدا یعنی کتاب مقدس حقایق الهی و روحانی که برای نجات انسان ضروری است نیز آشکار شده است.
روح القدس همچنین ذهن ایمانداران را باز می کند تا حقایق الهی مکتوب در کتاب مقدس را درک کنند:
18چشمانم را بگشا
تا از شریعت تو شگفتیها ببینم. مزمور ۱۱۹: ۱۸
17از خدای خداوند ما عیسی مسیح، آن پدر پرجلال، میخواهم که روح حکمت و مکاشفه را در شناخت خود به شما عطا فرماید، 18تا چشمان دلتان روشن شده، امیدی را که خدا شما را بدان فرا خوانده است، بشناسید و به میراث غنی و پرجلال او در مقدسین پیببرید، افسسیان ۱: ۱۷
به همین دلیل بی ایمانان قادر به درک حقایق عمیق الهی نهفته در کلام خدا نیستند و برای آنان این حقایق عین جهالت است:
14امّا انسان نفسانی امور مربوط به روح خدا را نمیپذیرد زیرا در نظرش جهالت است، و قادر به درکشان نیست، چرا که قضاوت درست دربارۀ آنها تنها از دیدگاهی روحانی میسّر است. اول قرنتیان ۲: ۱۴
۴-روح القدس همچنین مشارکت، اتحاد، سازگاری و هماهنگی را در بدن مسیح یعنی کلیسا ایجاد می کند.
3به سعی تمام بکوشید تا آن یگانگی را که از روح است، به مدد رشتۀ صلح حفظ کنید. افسسیان ۴: ۳
علت اینکه گاهی در برخی کلیساها شقاق و جدایی بین اعضای کلیسا وجود دارد این است که آنان تحت حاکمیت روح القدس نیستند و شاید برخی از اعضای آنها حتی ایمانداران واقعی نیستند.
از سوی دیگر محبت که میوه روح القدس است سبب ایجاد اتحاد و سازگاری بین اعضای کلیسا می شود. فراموش نکنید که تنفر باعث شقاق و جدایی است.
۵زیرا محبت خدا توسط روحالقدس که به ما بخشیده شد، در دلهای ما ریخته شده است. رومیان ۵: ۵
14و بر روی همۀ اینها محبت را در بر کنید که همه چیز را به هم میپیوندد و شما را کامل میگرداند.
کولسیان ۳: ۱۵
۵- درنهایت روح القدس با جاری ساختن برکات الهی حضور ملموس و پرقدرت خدا را در زندگی ایماندارانی که از او اطاعت می کنند و در پی انجام اراده او هستند به نمایش می گذارد و برعکس با ممانعت از جاری شدن برکات الهی از حضور ملموس خدا در زندگی ایمانداران نامطیع و سرکش می کاهد. برای مثال اطمینان از داشتن نجات و حیات جاودانی برکتی بزرگ برای یک ایماندار واقعی محسوب می شود که نشاط و آرامش عظیم برای او به ارمغان می آورد؛ در مقابل ایمانداری که در مقطعی از زندگی اش مطابق اراده خدا زندگی نمی کند این اطمینان نجات را از دست خواهد داد و شک و تردید، ترس و پریشانی او را عذاب خواهند داد. مستجاب شدن دعاها یکی دیگر از برکاتی است که باعث شادی و نشاط روحانی می گردد و حضور ملموس خدا را در زندگی یک ایماندار مطیع تایید می کند.
اگر مایلید که حضور خدا را در هر لحظه تجربه کنید باید سکان زندگی تان را به دست روح القدس بسپارید و از برکات گوناگون و قدرت ملموس خدا تمتع ببرید:
20جلال باد بر او که میتواند به وسیلۀ آن نیرو که در ما فعال است، بینهایت فزونتر از هرآنچه بخواهیم یا تصور کنیم، عمل کند. 21بر او در کلیسا و در مسیحْ عیسی، در تمامی نسلها، تا ابد جلال باد! آمین. افسسیان ۳: ۲۰و۲۱
دوست عزیز، شما چطور آیا حضور ملموس خدا را در زندگی تان تجربه کرده اید؟!
8بچشید و ببینید که خداوند نیکوست؛
خوشا به حال آن که در او پناه گیرد.
9ای مقدسین خداوند، از او بترسید،
زیرا ترسندگان او را هیچ کمی نیست. مزمور ۳۴: ۸و۹
با این توضیحات مختصر در مورد شخص روح القدس و کارهایش اجازه دهید که به ادامه فصل ۲ کتاب اعمال رسولان بپردازیم و بسیار خلاصه به موعظه پطرس رسول نگاهی بیندازیم:
بخش نخست موعظه پطرس رسول(آیات ۱۴ تا ۲۱) را بررسی کردیم که چگونه وی با نقل قول از کتاب یوئیل نبی در عهد عتیق، پدیده صدای تندباد و زبانه های آتش روز پنتیکاست را به نزول روح القدس نسبت داد و به یهودیان شگفت زده ای که اطراف محل سکونتشان تجمع کرده بودند اعلام کرد که این نبوت مقابل چشمان آنان تحقق یافت. در اینجا لازم به یادآوری است که منظور پطرس رسول تحقق آیات ۱۷ و ۱۸ است لطفا مجددا ملاحظه کنید:
17«”خدا میفرماید: در روزهای آخر
از روح خود بر تمامی بشر فرو خواهم ریخت.
پسران و دختران شما نبوّت خواهند کرد،
جوانانتان رؤیاها خواهند دید
و پیرانتان خوابها.
18و نیز در آن روزها،
حتی بر غلامان و کنیزانم،
از روح خود فرو خواهم ریخت
و آنان نبوّت خواهند کرد. اعمال رسولان ۲: ۱۷و۱۸
اما آیات ۱۹ تا۲۱ مربوط به دوره سه و نیم سال «مصیبت بزرگ» در زمان حکومت ضد مسیح است که در انتهای آن دوره با بازگشت ثانویه مسیح، پادشاهی هزار ساله وی بر زمین تثبیت می شود و یک سوم یهودیان با ایمان به مسیح نجات خواهند یافت:
19بالا، در آسمان، عجایب،
و پایین، بر زمین، آیات به ظهور خواهم آورد،
از خون و آتش و بخار.
20پیش از فرا رسیدن روز عظیم و پرشکوه خداوند،
خورشید به تاریکی و ماه
به خون بدل خواهد شد.
21آنگاه هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد یافت.“
اعمال ۲: ۱۹-۲۱
در هر حال پطرس رسول برای یهودیان کل نبوت یوئیل نبی را نقل قول می کند زیرا احتمالا بسیاری از حاضرین با بخش نهایی آن نبوت بیشتر آشنا بودند.
در ادامه چنین می خوانیم:
22«ای قوم اسرائیل، این را بشنوید: چنانکه خود آگاهید، عیسای ناصری مردی بود که خدا با معجزات و عجایب و آیاتی که به دست او در میان شما ظاهر ساخت، بر حقانیتش گواهی داد. 23آن مرد بنا بر مشیّت و پیشدانی خدا به شما تسلیم کرده شد و شما به دست بیدینان بر صلیبش کشیده، کشتید. 24ولی خدا او را از دردهای مرگ رهانیده، برخیزانید، زیرا محال بود مرگ بتواند او را در چنگال خود نگاه دارد. اعمال ۲: ۲۲-۲۴
در آن روز پطرس رسول حقیقت انجیل مسیح را با شجاعت و قدرتی که از روح القدس بود برای قوم یهود تشریح کرد. این همان شخصی بود که حدود پنجاه روز قبل از عید پنتیکاست در روز جمعه عید فصح و پیش از بانگ خروس از ترسش سه بار مسیح را انکار کرده بود!
ولی در آن روز باشکوه پطرس و دیگر شاگردان با قوت روح القدس پیام انجیل را با دلیری به همه اعلام کردند.
پطرس رسول که همراه با دیگر رسولان شاهدان عینی زندگی، مرگ و قیام مسیح از مردگان بودند حال با داشتن درکی عمیق از پیام انجیل آن را به قوم یهود بشارت دادند. انعکاس موعظه پطرس رسول را می توان در این جملات پولس رسول نیز مشاهده کرد:
1و اما، ای برادران، اکنون میخواهم انجیلی را که به شما بشارت دادم به یادتان آورم، همان انجیل که پذیرفتید و بدان پایبندید 2و به وسیلۀ آن نجات مییابید، به شرط آنکه کلامی را که به شما بشارت دادم، استوار نگاه دارید. در غیر این صورت، بیهوده ایمان آوردهاید.
3زیرا من آنچه را که به من رسید، چون مهمترین مطلب به شما سپردم: اینکه مسیح مطابق با کتب مقدّس در راه گناهان ما مرد، 4و اینکه دفن شد، و اینکه مطابق با همین کتب در روز سوّم از مردگان برخاست، اول قرنتیان ۱۵: ۱-۳
توجه به این مطلب بسیار مهم است که بعد از اینکه پطرس رسول در مورد زندگی، مرگ، رستاخیز و صعود عیسی ناصری به آسمان به قوم یهود شهادت داد در آخر چنین نتیجه گیری کرد:
36«پس قوم اسرائیل، جملگی بهیقین بدانند که خدا این عیسی را که شما بر صلیب کشیدید، خداوند و مسیح ساخته است.» اعمال ۲: ۳۶
عیسی ناصری همان مسیح موعود عهد عتیق یعنی شخصیت اسرار آمیزی بود که هم ذات الهی داشت و هم ذات انسانی و برای نجات انسان سقوط کرده و محکوم به مرگ می بایست در مقطعی از تاریخ ظهور کند و با فراهم کردن کفاره ای بی نظیر و شگفت آور انسان ها را از هیولای مرگ و اسارت گناه رهایی بخشد. در آیه ۲۲ پطرس رسول تاکید می کند که قوم یهود شاهد عینی معجزات عظیم مسیح بودند؛ این معجزات مهر تایید خدا بر حقانیت و درستی تعالیم و کفاره او بودند.
وی در آیه ۲۳ به یهودیان می گوید:
23آن مرد بنا بر مشیّت و پیشدانی خدا به شما تسلیم کرده شد و شما به دست بیدینان بر صلیبش کشیده، کشتید.
پطرس رسول در آیه ۲۳ به مطلبی عجیب اشاره می کند؛ وی می گوید عیسی بنا به تقدیر خدا می بایست به صلیب کشیده می شد و تقدیر خدا توسط قوم یهود به انجام رسید ولی با وجود این پطرس همچنان قوم یهود را مسئول این جنایت می داند! (شما به دست بیدینان بر صلیبش کشیده، کشتید.) که دقیقا بیانگر حقیقتی است که بارها و بارها در تارنمای فیض و راستی به آن اشاره کرده ام که گویی حاکمیت مطلق خدا و اراده انسان در تضاد یکدیگرند و انسان ها هرگز نمی توانند آن را درک کنند.
پطرس رسول سپس با نقل قول بخش های متعددی از عهد عتیق به یهودیان حاضر که احتمالا از آن نبوت ها اطلاع کافی داشتند نشان داد که همه این نبوت ها در عیسی مسیح خداوند به طور کامل تحقق یافته اند.
در ادامه می خوانیم:
37چون این را شنیدند، دلریش گشته، به پطرس و سایر رسولان گفتند: «ای برادران، چه کنیم؟»
اعمال ۲: ۳۷
بسیاری از یهودیان شگفت زده ای که در اطراف آن خانه در روز پنتیکاست تجمع کرده بودند تحت تاثیر موعظه پطرس و الزام روح القدس به مسیح ایمان آورده نجات یافتند و این گروه حدود سه هزار نفر بودند!
38پطرس بدیشان گفت: «توبه کنید و هر یک از شما به نام عیسی مسیح برای آمرزش گناهان خود تعمید گیرید که عطای روحالقدس را خواهید یافت. 39زیرا این وعده برای شما و فرزندانتان و همۀ کسانی است که دورند، یعنی هر که خداوندْ خدای ما او را فرا خوانَد.»
40پطرس با سخنان بسیار دیگر شهادت داد و ترغیبشان کرده، گفت: «خود را از این نسل منحرف برهانید!» 41پس
پیام او را پذیرفتند و تعمید گرفتند. در همان روز حدود سه هزار تن بدیشان پیوستند.
اعمال ۲: ۲۸-۴۰
بدین ترتیب در روز پنتیکاست و با آغاز «دوره کلیسا» حدود سه هزار نفر از ایمانداران یهودی به کلیسای مسیح پیوستند. آیات ۴۲ تا ۴۷ در واقع بیانگر تشکیل اولین کلیسای محلی در شهر اورشلیم است. کلیسای محلی اورشلیم بر شش رُکن اساسی استوار بود:
۱- تعلیم رسولان
۲- تعمید آب
۳- مراسم عشاء ربانی
۴- دعا و پرستش
۵-مشارکت ایمانداران (در ترجمه فارسی هزاره نو به جای «مشارکت» از کلمه «رفاقت» استفاده شده است.)
۶- تجلی عطایای روح القدس برای بنا و رشد کلیسا
42آنان خود را وقف تعلیم یافتن از رسولان و رفاقت و پاره کردن نان و دعا کردند. 43امّا بهت و حیرت بر همه مستولی شده بود، و عجایب و آیات بسیار به دست رسولان به ظهور میرسید. 44مؤمنان همه با هم به سر میبردند و در همه چیز شریک بودند. 45املاک و اموال خود را میفروختند و بهای آن را بر حسب نیاز هر کس بین همه تقسیم میکردند. 46ایشان هر روز، یکدل در معبد گرد میآمدند و در خانههای خود نیز نان را پاره میکردند و با خوشی و صفای دل با هم خوراک میخوردند 47و خدا را حمد میگفتند. تمامی خلقْ ایشان را عزیز میداشتند؛ و خداوند هر روزه نجاتیافتگان را به جمعشان میافزود.
اعمال ۲: ۴۲-۴۷
در ماه های اول بعد از عید پنتیکاست کلیسای محلی اورشلیم در وضعیت آرامی به سر می برد و هر روز ایمانداران جدید به کلیسای اورشلیم افزوده می شدند؛ در آن مقطع به دلیل اینکه هیچ یک از کتب عهد جدید نوشته نشده بودند رسولان حقایق الهی را مستقیما به ایمانداران تعلیم می دادند و تجلی عطایای گوناگون روح القدس در میان ایمانداران نیز به بنا و رشد کلیسا کمک می کرد ؛ رسولان و شاگردان نزدیک به مسیح که شاهدان عینی زندگی، مرگ و قیام مسیح و صعود وی به آسمان بودند و بعد ها کتب عهد جدید را نگاشتند از عطایای معجزات و قدرت شفا دادن نیز بهره مند بودند:
43امّا بهت و حیرت بر همه مستولی شده بود، و عجایب و آیات بسیار به دست رسولان به ظهور میرسید. اعمال ۲: ۴۳
کلیسای محلی اورشلیم در صلح و صفا توسعه می یافت تا اینکه رهبران قوم یهود کلیسا را تهدیدی جدی علیه تشکیلات خود و دین یهود دانستند و با سنگسار کردن استیفان که یکی از خادمین وفادار و پر از روح القدس کلیسای اورشلیم بود جفای شدید علیه کلیسا آغاز شد:
۱در آن روز، آزاری سخت بر کلیسای اورشلیم آغاز شد، چندان که جز رسولان، همه به نواحی یهودیه و سامِرِه پراکنده شدند. 2مردانی پارسا استیفان را به خاک سپردند و برای او سوگواری عظیمی بر پا داشتند. 3امّا سولُس سخت بر کلیسا میتاخت و خانه به خانه گشته، زنان و مردان را بیرون میکشید و به زندان میافکند. اعمال ۸: ۱-۳
اما سولُس که یک فریسی متعصب و دشمن سرسخت مسیحیان بود حول و حوش ۳۴ میلادی در راه دمشق در رویارویی شگرف با مسیح قیام کرده زندگی اش کاملا دگرگون شد؛ کسی که مسیحیان را به زندان می افکند و حتی با قتل آنان نیز موافق بود تبدیل به بزرگترین رسول مسیحیت شد و به پولس رسول شهرت یافت؛ وی با سفرهای بشارتی متعدد پیام انجیل را به سرزمین های دور دست و مخصوصا غیر یهودیان رساند و در گسترش مسیحیت در قرن اول میلادی نقش اساسی ایفا کرد. رسالات پولس رسول یک سوم کتاب عهد جدید را تشکیل می دهند.
پولس رسول حول و حوش ۶۴ میلادی در شهر روم و به دستور نرون امپراتور روم اعدام شد.
فیض خداوندْ عیسی مسیح، محبت خدا و رفاقتِ روحالقدس با همۀ شما باد. آمین
کتاب اعمال رسولان فصل ۲
1چون روز پِنتیکاست فرا رسید، همه یکدل در یک جا جمع بودند 2که ناگاه صدایی همچون صدای وزش تندبادی از آسمان آمد و خانهای را که در آن نشسته بودند، به تمامی پر کرد. 3آنگاه، زبانههایی دیدند همچون زبانههای آتش که تقسیم شد و بر هر یک از ایشان قرار گرفت. 4سپس همه از روحالقدس پُر گشتند و آنگونه که روح بدیشان قدرت تکلّم میبخشید، به زبانهای دیگر سخن گفتن آغاز کردند.
5در آن روزها، یهودیانِ خداترس، از همۀ ممالک زیر آسمان، در اورشلیم به سر میبردند. 6چون این صدا برخاست، جماعتی گرد آمده، غرق شگفتی شدند، زیرا هر یک از ایشان میشنید که آنان به زبان خودش سخن میگویند. 7پس حیران و بهتزده، گفتند: «مگر اینها که سخن میگویند جملگی اهل جلیل نیستند؟ 8پس چگونه هر یک میشنویم که به زبان زادگاه ما سخن میگویند؟ 9پارتها و مادها و عیلامیان، مردمان بینالنهرین و یهودیه و کاپادوکیه و پونتوس و آسیا 10و فْریجیه و پامفیلیه و مصر و نواحی لیبی متصل به قیرَوان و نیز زائران رومی 11(چه یهودی و چه یهودیشده)؛ و همچنین مردمان کْرِت و عربستان - همه میشنویم که اینان به زبان ما مدح اعمال عظیم خدا را میگویند.» 12پس همگی متحیر و سرگشته از یکدیگر میپرسیدند: «معنی این رویداد چیست؟»
13امّا برخی نیز ریشخندکنان میگفتند: «اینان مست شرابند!»
14آنگاه پطرس با آن یازده تن برخاست و صدای خود را بلند کرده، خطاب بدیشان گفت: «ای یهودیان و ای ساکنان اورشلیم، این را دریابید و به آنچه میگویم بهدقّت گوش فرا دهید! 15این مردان، برخلاف آنچه شما میپندارید مست نیستند، زیرا هنوز ساعت سوّم از روز است! 16بلکه این همان است که یوئیل نبی دربارهاش چنین پیشگویی کرده بود:
17«”خدا میفرماید: در روزهای آخر
از روح خود بر تمامی بشر فرو خواهم ریخت.
پسران و دختران شما نبوّت خواهند کرد،
جوانانتان رؤیاها خواهند دید
و پیرانتان خوابها.
18و نیز در آن روزها،
حتی بر غلامان و کنیزانم،
از روح خود فرو خواهم ریخت
و آنان نبوّت خواهند کرد.
19بالا، در آسمان، عجایب،
و پایین، بر زمین، آیات به ظهور خواهم آورد،
از خون و آتش و بخار.
20پیش از فرا رسیدن روز عظیم و پرشکوه خداوند،
خورشید به تاریکی و ماه
به خون بدل خواهد شد.
21آنگاه هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد یافت.“
22«ای قوم اسرائیل، این را بشنوید: چنانکه خود آگاهید، عیسای ناصری مردی بود که خدا با معجزات و عجایب و آیاتی که به دست او در میان شما ظاهر ساخت، بر حقانیتش گواهی داد. 23آن مرد بنا بر مشیّت و پیشدانی خدا به شما تسلیم کرده شد و شما به دست بیدینان بر صلیبش کشیده، کشتید. 24ولی خدا او را از دردهای مرگ رهانیده، برخیزانید، زیرا محال بود مرگ بتواند او را در چنگال خود نگاه دارد. 25چنانکه داوود دربارۀ او میفرماید:
«”خداوند را همواره پیش روی خود دیدهام،
چه او بر دست راست من است تا جنبش نخورم.
26از این رو دلم شادمان است و زبانم در وجد؛
پیکرم نیز در امید ساکن خواهد بود.
27زیرا جانم را در هاویه وا نخواهی نهاد،
و نخواهی گذاشت سرسپردۀ تو فساد ببیند.
28تو راههای حیات را به من آموختهای،
و با حضور خود مرا از شادی لبریز خواهی کرد.“
29«ای برادران، میتوانم با اطمینان به شما بگویم که داوودِ پاتْریارْک وفات یافت و دفن شد و مقبرهاش نیز تا به امروز نزد ما باقی است. 30امّا او نبی بود و میدانست خدا برایش سوگند خورده است که کسی را از ثمرۀ صُلْبِ او بر تخت سلطنت وی خواهد نشانید. 31پس آینده را پیشاپیش دیده، دربارۀ رستاخیز مسیح گفت که جان او در هاویه وانهاده نشود و پیکرش نیز فساد نبیند. 32خدا همین عیسی را برخیزانید و ما همگی شاهد بر آنیم. 33او به دست راست خدا بالا برده شد و از پدر، روحالقدسِ موعود را دریافت کرده، این را که اکنون میبینید و میشنوید، فرو ریخته است. 34زیرا داوود خود به آسمان صعود نکرد، و با این همه گفت:
«”خداوند به خداوند من گفت:
’به دست راست من بنشین
35تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم.“‘
36«پس قوم اسرائیل، جملگی بهیقین بدانند که خدا این عیسی را که شما بر صلیب کشیدید، خداوند و مسیح ساخته است.»
37چون این را شنیدند، دلریش گشته، به پطرس و سایر رسولان گفتند: «ای برادران، چه کنیم؟»
38پطرس بدیشان گفت: «توبه کنید و هر یک از شما به نام عیسی مسیح برای آمرزش گناهان خود تعمید گیرید که عطای روحالقدس را خواهید یافت. 39زیرا این وعده برای شما و فرزندانتان و همۀ کسانی است که دورند، یعنی هر که خداوندْ خدای ما او را فرا خوانَد.»
40پطرس با سخنان بسیار دیگر شهادت داد و ترغیبشان کرده، گفت: «خود را از این نسل منحرف برهانید!» 41پس پیام او را پذیرفتند و تعمید گرفتند. در همان روز حدود سه هزار تن بدیشان پیوستند.
42آنان خود را وقف تعلیم یافتن از رسولان و رفاقت و پاره کردن نان و دعا کردند. 43امّا بهت و حیرت بر همه مستولی شده بود، و عجایب و آیات بسیار به دست رسولان به ظهور میرسید. 44مؤمنان همه با هم به سر میبردند و در همه چیز شریک بودند. 45املاک و اموال خود را میفروختند و بهای آن را بر حسب نیاز هر کس بین همه تقسیم میکردند. 46ایشان هر روز، یکدل در معبد گرد میآمدند و در خانههای خود نیز نان را پاره میکردند و با خوشی و صفای دل با هم خوراک میخوردند 47و خدا را حمد میگفتند. تمامی خلقْ ایشان را عزیز میداشتند؛ و خداوند هر روزه نجاتیافتگان را به جمعشان میافزود.
راهنمایی
پنجره را ببندید X
با کلیک روی شماره آیات، تفسیر آنها را انتهای متن مطالعه کنید و با کلیک مجدد روی شماره آیات در بخش تفسیر به مکان اول در متن کتاب مقدس برگردید. برخی از آیات به دلیل وضوح معنایی تفسیر نشده اند و با کلیک روی شماره آنها اتفاقی نمی افتد.
همچنین با کلیک روی کلمات آبی رنگ و نگاه داشتن ماوس روی آنها در متن کتاب مقدس اطلاعات بیشتری در مورد آن کلمه در پنجره ای دیگر ظاهر می شود که با حرکت ماوس از روی کلمه آبی رنگ، آن پنجره بسته می شود.